ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان
زانک ندیدست کس غیر جفا از جهان
جان و جهان در غمت صرف شد و عاقبت
جز غم عشقت نبود حاصل ما از جهان
گر تو سر زلف خود باز کنی ای صنم
بی سخنی برفتد مشک خطا از جهان
در سر زلفت زنم دست امید از لحد
تا به قیامت روم بی سر و پا از جهان
مرده اگر بشنود بوی تو از باد صبح
بار دگر بر کند شمع بقا از جهان
روز جزا از بهشت غیرت رضوان شود
گر ز تو بوسی برد باد صبا از جهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به غم و درد عشق میپردازد. شاعر از دل غمگینی سخن میگوید که به دنبال وفا در جهان است، ولی تنها جفا را میبیند. او بیان میکند که تمام زندگیاش صرف غم عشق شده و در نهایت تنها ثمرهاش غم است. شاعر به معشوق خود اشاره میکند و میگوید اگر او زلف خود را باز کند، بوی خوش مشک از جهان خواهد رفت. شاعر همچنین نشان میدهد که حتی در مرگ هم بوی معشوق او را زنده میکند. در نهایت، روز جزا را به یاد میآورد و امیدوار است که بوسهای از معشوق، بهشتی برای او فراهم کند.
هوش مصنوعی: ای دل، غمگین نباش، چرا که در این جهان کسی جز جفا و خیانت را ندیده است.
هوش مصنوعی: زندگی و دنیای من صرف غم تو شد و در پایان، حاصل ما از این دنیا تنها غم عشق تو بود.
هوش مصنوعی: اگر تو موهای خود را باز کنی، ای معشوق، بیهیچ کلامی، عطر مشک از دنیا رخت برمیبندد.
هوش مصنوعی: من به امید اینکه روزی بتوانم به زلف تو دست بزنم، از زندگی به خاک سپرده میشوم و تا قیامت بدون سر و پا از این دنیا میروم.
هوش مصنوعی: اگر مردگان عطر تو را از نسیم صبح بشنوند، دوباره چراغ زندگی را از این جهان روشن میکنند.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، اگر بادی از سوی تو بوسهای به همراه داشته باشد، بهشت رضوان تحت تأثیر غیرت تو قرار خواهد گرفت و تغییر خواهد کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.