با سرو قد تو عشق بازیم
یارب برسد که ما نبازیم
گر حکم کنی به جانم ای جان
جان را چه محل که سر ببازیم
از شوق لبت چو آب حیوان
چون نقره به بوته درگدازیم
ما را ز غم تو نیست عاری
با عشق رخ تو سرفرازیم
در شدّت هجر جان بدادیم
ما چاره ی وصل چون بسازیم
دل همچو کبوترست مسکین
مجروح ز چنگ شاهبازیم
صبر از دل ما ببرد عشقت
با هجر تو بیش از این نسازیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر به زیبایی و عشق اشاره شده است. شاعر از یار خود میخواهد که به کمکشان بیاید تا از عشق و هجران رهایی یابند. او بیان میکند که برای عشق آمادهاند جان خود را هم فدای آن کنند و غم و درد هجر را تحمل کردهاند، اما دیگر نمیتوانند بیشتر از این صبر کنند. دل شاعر شبیه کبوتر زخمدیدهای است که به شکارچی افتاده و عشق به یار او را به شدت آزار میدهد.
هوش مصنوعی: با زیبایی و قامت تو، ما در عشق بازی میکنیم، ای خدا! امیدواریم که ما در این عشق شکست نخوریم.
هوش مصنوعی: اگر تو تصمیم بگیری جان مرا بگیری، ای جان، چه اهمیتی دارد که جانم را فدای چیزی کنم، چون در این حال از دست دادن جان برایم هیچ اهمیتی ندارد.
هوش مصنوعی: از شوق لبهای تو، مثل حیوانی که به آب نزدیک میشود، میخواهم مانند نقره در کوره ذوب شوم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق به تو هیچگاه از غمهای تو خالی نیستیم و با زیباییات شاداب و سرافرازیم.
هوش مصنوعی: در دردی که به خاطر دوری معشوق داریم، جان خود را از دست دادهایم. حالا باید فکر کنیم که چطور میتوانیم به وصل و دیدار او برسیم.
هوش مصنوعی: دل مانند کبوتر بیناهی است که به خاطر چنگال شاهینی زخمی شده است.
هوش مصنوعی: عشقت به همراه دوریات، تحمل ما را تمام کرده است و دیگر نمیتوانیم بیشتر از این تحمل کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.