گنجور

 
جهان ملک خاتون

یاد باد آنکه عزیزان همه با هم بودیم

همه دم با غم و شادی همه همدم بودیم

نیش زنبورصفت بر دل هرکس نزدیم

به وفا عهد سپر کرده و محکم بودیم

به زکات و صدقات و به بناهای بزرگ

شکر معبود که مشهور به عالم بودیم

سالها در چمن ذوق به بستان طرب

همچو گل خنده زنان خوش دل و خرّم بودیم

با همه خلق جهان خلق و تواضع کردیم

چون صبا با همه کس یکدل و محرم بودیم

تا که خورشیدصفت بر همه کس تافته ایم

در سر مهر جهان دافع شبنم بودیم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
کمال‌الدین اسماعیل

یاد باد آنکه حریفان همه با هم بودیم

دوستانی که همه یک دل و محرم بودیم

نوحریفانی پاکیزه تر از قطرۀ آب

بر نشسته بگل و لاله چو شبنم بودیم

هر یکی عالمی از فضل و هنرمندی و باز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه