ما بی رخ تو دیده ز عالم بدوختیم
در آتش فراق جمالت بسوختیم
از جور روزگار و عزیزان بی وفا
چون یوسفی به درهم قلبی فروختیم
هردم که یاد آن لب چون نوش کرده ایم
از چشمه ی حیات چو آتش فروختیم
صد جامه در جهان ز غمت چاک کرده ایم
یک جامه از وصال تو هرگز ندوختیم
چون قلب دل تحمّل هجران تو نکرد
از پیش لشگر شب هجران گریختیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.