چو لاله پر از خون دل خسته ایم
چو سوسن به پیشت کمر بسته ایم
دو دیده چو نرگس گشاده مدام
بنفشه صفت پیش تو دسته ایم
چو گل با رخت شاد و خندان چو صبح
چو غنچه به هجران دهن بسته ایم
چو خال رخ دوست سودازده
چو زلفت نگارا دل اشکسته ایم
جدا از خور و خواب و دیده به راه
بتا ما به ابروت پیوسته ایم
تو تا همچو سرو از برم خاستی
به خاک ره ای دوست بنشسته ایم
جهان زان نمی یابد از غم خلاص
که خار جفایت به دل خسته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.