ما را ز قد سرو تو ای دوست ثمرهاست
واندر دل ما آکه ز مهر تو شجرهاست
یک شب گذری کن به من خسته و بنگر
کآه دل ما در غم عشقت به سحرهاست
از حسرت شیرین لبت، ای کام دل من
فرهاد صفت گشته به کوه و به کمرهاست
از آه من خسته ی درویش بیندیش
زیرا که دعا را ز سر سوز اثرهاست
از هدهد اگر حال سبا باز بپرسی
ای دل تو چه دانی که از آنجا چه خبرهاست
یارب تو بساز از کرمت کار جهان را
کاندر ره الطاف تو ای دوست کرمهاست
آخر نظر لطف به احوال جهان کن
زان رو که تو را بر دل این بنده نظرهاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از حق بدعا دین طلب ای خواجه نه روزی
کاین رزق مقدر شده از لطف اله است
آه سحری کز پی نان است چه باشد؟
فریاد خران هم بهوای جو و کاه است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.