بر سر کوی تو افغان چه کنم گر نکنم
دیدهٔ جان به تو حیران چه کنم گر نکنم
خانه صبر من ای نور دو چشمم ز فراق
در غم عشق تو ویران چه کنم گر نکنم
گرچه عهد من دلخسته شکستی به جفا
با غم روی تو پیمان چه کنم گر نکنم
آشکارا چو تو خون دل ما می ریزی
درد دل را ز تو پنهان چه کنم گر نکنم
گوهر و زر به فراق رخت ای جان به جهان
ز رخ و چشم خود ارزان چه کنم گر نکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به شدت از دوری محبوبش و درد و رنج ناشی از آن ناراحت است. او در کوی محبوب احساس سرگشتگی و حیرت دارد و نمیداند چه باید بکند. خانه دل او به خاطر فراق و جدایی ویران شده است و او از عشق فرش کرده است که با وجود پیمان شکنی محبوب، همچنان گرفتار غم اوست. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که نمیتواند درد و رنج ناشی از این جدایی را پنهان کند و حتی زیبایی و ارزشهای دنیوی برایش بیمقدار شده است. در مجموع، این اشعار نشاندهنده عمق عواطف عاشقانه و درد جدایی است.
هوش مصنوعی: در کنار مسیر تو، هر چه فریاد بزنم و ناله کنم فایدهای ندارد؛ اگر چشمانم به تو خیره نماند، چه باید بکنم؟
هوش مصنوعی: ای روشنی چشمم، خانه تحمل من از درد و دوری تو ویران شده است. اگر با عشق تو رابطهای برقرار نکنم، چه کنم؟
هوش مصنوعی: هرچند تو به خاطر بیمهریات عهد من را شکستی، با این حال چه باید بکنم وقتی که به عشق تو هنوز پایبند هستم و نمیتوانم از آن دست بردارم؟
هوش مصنوعی: وقتی تو به وضوح دل من را میشکنی و به من درد میزنی، نمیدانم چطور میتوانم درد دل خود را از تو پنهان کنم، اگر که به دل شکنیات ادامه دهی.
هوش مصنوعی: ای جان، به خاطر دوری از تو، حتی جواهر و طلا هم برای من بیارزش است. چه کنم اگر نتوانم تو را از یاد ببرم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.