بند راه تو، هم از اوصاف تست
پردهای خویش بردار از نخست
دل چه از سودای نفسانی برست
بر سر تخت تجلی خوش نشست
چیست انوار تجلی بی نشان
آنچه از سر تو آید بی گمان
وهم و فهم اینجا نگنجد چون خیال
نی عبارت را در این معنی مجال
گه گشاید گنج افعال و صفات
گه نماید پرتو انوار ذات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بند به توصیف راهی میپردازد که انسان باید از آن عبور کند. برای رسیدن به تجلی و نور الهی، باید از حجابها و پردههای خود کم کند و از خواستههای نفسانی رهایی یابد. دل انسان باید به مرتبهای برسد که بر تخت تجلی نشیند. در اینجا اشاره میشود که انوار تجلی، نشانهای ندارد و هر چه از وجود انسان برمیآید همواره حقیقی و واضح است. عقل و درک محدود هیچگونه توجیهی برای این معانی ندارد و در نهایت، در این سفر، گنجینهای از افعال و صفات خداوند نمایان میشود و پرتو انوار ذات او درک میشود.
هوش مصنوعی: راه تو به ویژگیهای خودت وابسته است، پس از ابتدا پردهها و موانع را کنار بزن.
هوش مصنوعی: دل از آرزوهای دنیوی رهایی یافته و بر فراز تخت زیبایی و روشنی نشسته است.
هوش مصنوعی: چه نورهایی از ظهور تو میتابد، بیهیچ نشانی از آنچه که به سادگی از وجود تو سر میزند.
هوش مصنوعی: در اینجا، نه تصور و نه درک قادر به جا گرفتن هستند؛ چون خیال و تفکر در این معنا جایی برای بیان ندارد.
هوش مصنوعی: گاه به روی میآید گنجینه ای از کارها و ویژگیها، و گاه روشنایی هایی از ذات خود را نمایان میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.