گنجور

 
امیر حسینی هروی

بند راه تو، هم از اوصاف تست

پردهای خویش بردار از نخست

دل چه از سودای نفسانی برست

بر سر تخت تجلی خوش نشست

چیست انوار تجلی بی نشان

آنچه از سر تو آید بی گمان

وهم و فهم اینجا نگنجد چون خیال

نی عبارت را در این معنی مجال

گه گشاید گنج افعال و صفات

گه نماید پرتو انوار ذات