باز این چه فتنه است که آغاز کرده ای
با عاشقان خویش مگر راز کرده ای
با جغد و با عقاب چرا همنفس شدی
از آشیان قدس چو پرواز کرده ای
مرغ دلم ز قید هوا رسته بود لیک
صیدش تو شاهباز چو شهباز کرده ای
چشم کسی ندید چنین فتنه ها که تو
با چشم شوخ و غمزه غماز کرده ای
بر رخ کشیده پرده مه و مهر از حیا
هر دم که پرده از رخ خود باز کرده ای
آوازه جمال تو بگرفت شرق و غرب
وانگاه صید خلق بآواز کرده ای
جان حسینی و دل عشاق برده ای
تا در حصار نغمه شهناز کرده ای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به یک معشوقهی جذاب و فریبا اشاره دارد که با زیبایی و فتنههای خود، دل عاشقان را به آتش کشیده است. او از این معشوقه میپرسد که چه رازی با عاشقان دارد و چرا به پرندگان شکارکننده مانند جغد و عقاب نزدیک شده است. شاعر با بیان اینکه دل او از قید و بندها رسته بوده، اما این معشوقه او را دوباره در دام عشق گرفتار کرده است، احساس عمیق عاشقانه و حیرت خود را ابراز میکند. همچنین، گویی جمال او از شرق تا غرب آوازهاش را پراکنده کرده و دل بسیاری را از عشق پر کرده است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که این معشوقه با صدای نغمههای دلنشین خود، جان عاشقان را گرفته و آنها را به حصاری از عشق و شور و شوق وارد کرده است.
هوش مصنوعی: این چه شور و هیجانی است که تو برای عاشقان خود به راه انداختهای؟ آیا راز و رمزی در کار است که تو آن را در دل داری؟
هوش مصنوعی: چرا با جغد و عقاب همراه شدهای؟ وقتی که از آشیان پاک خود پرواز کردهای.
هوش مصنوعی: پرندهای که در دل من آزاد شده بود، اما تو با رفتار و حضور خود، او را مانند پرندهای گرفتار کردی.
هوش مصنوعی: هیچ کسی تاکنون چنین دسیسهها و فریبهایی را مشاهده نکرده است که تو با چشمان بازیگوش و نازناک خود به نمایش گذاشتهای.
هوش مصنوعی: بر چهرهات همچون پردهای زیبایی و نور ماه و خورشید را میپوشانی، و هر بار که چهرهات را نمایان میکنی، حیا و شرم را کنار میزنی.
هوش مصنوعی: جمال و زیبایی تو در سرتاسر دنیا شناخته شده و همه جا دربارهاش صحبت میشود، و در این میان، تو با صدای دلکش خود، دلهای مردم را به سوی خود جلب کردهای.
هوش مصنوعی: روح حسین و دل عاشقان را ربودهای تا در دایرهی نغمههای دلانگیز شهناز قرار بگیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانا چه شد که چنگ جفا ساز کرده ای
ناسازیی چو بخت من آغاز کرده ای
دل را به دام طره طرار بسته ای
جان را شکار غمزه غماز کرده ای
هرگز نکرده ای به نیاز من التفات
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.