همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۳۸ گفتی که سرشکت ز چه معنی خون شد خون نیست ولی با تو بگویم چون شد در دیده من خیال رخسار تو بود اشکم چو گذر کرد بر او گلگون شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و احساسات عمیق خود اشاره میکند. او توضیح میدهد که اشکهایش به خاطر یادآوری چهره معشوقش رنگی خونین گرفتهاند. این احساسات نشاندهنده شدت عشق و تاثیری است که معشوق بر روح و روان او دارد.
هوش مصنوعی: گفتی که چرا اشکهایت به شکل خون درآمده است. این اشکها خون نیستند، اما میخواهم با تو بگویم که به چه دلیلی چنین شدهاند.
هوش مصنوعی: در چشمان من تصویر چهره تو نقش بسته بود و وقتی اشک از چشمم بر آن تصویر ریخت، آن را به رنگ قرمز درآورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن دل که تودیدی همه دیگر گون شد
و آن حوض پر آب ماهمه پر خون شد
و آن باغ پر از نعمت چون وارون شد
وآن آب روان ز باغ ما بیرون شد
سبحانالله جهان نبینی چون شد
دیگرگون باغ و راغ دیگرگون شد
شمشاد به توی زلفک خاتون شد
گلنار به رنگ توزی و پرنون شد
افسوس که سرمایه ز کَف بیرون شد،
در پایِ اَجَل بسی جگرها خون شد!
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی:
کاحوالِ مسافرانِ دنیا چون شد.
گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد
بنگر که به عاقبت ز محنت چون شد
از قارون گر به مال و گنج افزون شد
در زیر زمین نهفته چون قارون شد
آن دل که تو دیدی همه دیگرگون شد
و آن حوض پر آب ما همه پر خون شد
و آن باغ پر از نعمت چون هامون شد
و آن آب روان زباغ ما بیرون شد.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.