گنجور

 
هلالی جغتایی

تا کی بکنج صبر جگر خون کند کسی؟

امکان صبر نیست، دگر چون کند کسی؟

جان را اگر بمهر تو از دل برون کند

از جان چگونه مهر تو بیرون کند کسی؟

یارب، چه حالتست؟ که روزی هزار بار

هر لحظه آرزوی تو افزون کند کسی؟

خون می کنی، یکی بترحم نگاه کن

تا بهر یک نگاه تو صد خون کند کسی؟

حیرانم از جنون هلالی و طعن خلق

یعنی: چرا ملامت مجنون کند کسی؟