گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
هلالی جغتایی

من بنده کمین و تو سلطان کشوری

روزی به چشم لطف برین بنده بنگری

جان و دلست صورت و جسم لطیف تو

روح مجسمیّ و حیات مصوری

گفتی: هلاک شو، که به سوی تو بنگرم

اینک هلاک می‌شوم، ای کاش بنگری!

در هر گذر که باشم و بینی مرا ز دور

نزدیک من رسیّ و نبینیّ و بگذری

یوسف به حُسن از همه خوبان نکوترست

اما عزیز من، تو ازان هم نکوتری

ای دل، که پابکوی ملامت نهاده ای

باور مکن که: سر بسلامت برون بری

داری نظر بحال همه از ره کرم

اما نظر بحال هلالی ستمگری

 
 
 
گلها برای اندروید
فرخی سیستانی

ای اَبر بهمنی که به چشم من اندری

تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری

این روز و شب گریستن زاروار چیست

نه چون منی غریب و غم عشق برسری

بر حال من گری که بباید گریستن

[...]

منوچهری

برگ گل سپید به مانند عبقری

برگ گل دو رنگ به کردار جعفری

برگ گل مُوَرَّدِ بشکفتهٔ طری

چون روی دلربای من، آن ماه سعتری

قطران تبریزی

پوشیده مشگ ز ابر سیه چرخ چنبری

کافور بر گرفت ز که باد عنبری

از گل زمین شده چو تذروان هندوی

وز ابر آسمان چو پلنگان بربری

از سنگ خاره گشت گلاب و عرق روان

[...]

مسعود سعد سلمان

ای فال گیر کودک فالم ز روی تو

با روشنایی مه و با سعد مشتری

هستت ز نخ بلورین گوی و در آن بلور

پیدا خیال حسن لطیفی و دلبری

دارند صورت پری اندر بلور و تو

[...]

ابوالفرج رونی

ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتری

ای نجم شرق و غرب ترا گشته مشتری

در جرم عقل طبعی و در جسم عدل جان

بر شخص فضل دستی و بر عرض حق سری

اقبال را به همت بهتر طلیعه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوالفرج رونی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه