بر من، ای شوخ، ستمها کردی
بارک الله! که: کرمها کردی
کاشکی! حال من از من پرسی
تا بگویم: چه ستمها کردی
من به راهت قدم از سر کردم
تو سرم خاک قدمها کردی
ساقیا، وقت تو خوش باد مدام!
که به می چاره غمها کردی
گرچه کشتی چو هلالی ما را
فارغ از جمله المها کردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ستمهایی که معشوق بر او روا داشته، صحبت میکند و با زبان شوخی و طعنهآمیز به آن اشاره میکند. او آرزو دارد که معشوق حال او را بپرسد تا بتواند از دردها و رنجهایی که تحمل کرده، بگوید. شاعر بیان میکند که برای محبوب خود از همه چیز گذشت کرده و او را در پی خود به خاک انداخته است. همچنین به ساقی اشاره میکند و از او میخواهد که از طریق می و دلدادگی، غمها را برطرف کند. در نهایت، با وجود تمام مشکلات و رنجهایی که کشیده، شاعر به آرامش و بیخبری از دردها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای شوخ، بر من سختیها و ظلمها روا داشتی، ولی خوشا به حالت که لطف و محبت هم به من کردی!
هوش مصنوعی: ای کاش حال من را از خودم میپرسیدی تا بگویم چه ظلمها و ناراحتیها بر من رفته است.
هوش مصنوعی: من برای رسیدن به تو از همه چیز گذشتهام، اما تو با پای خود بر سر من خاک میافکنی.
هوش مصنوعی: ای ساقی، همیشه خوش باش! زیرا تو با شراب، غمها را درمان میکنی.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه مانند یک هلالی، کشتی ما را از تمام دردها و مشکلات رها کردی،
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
وعدهٔ لطف و کرمها کردی
بیشها گفتی و کمها کردی
سستتر از همه آن عهدی بود
که مؤکد به قسمها کردی
رفتی افزودی الم بر المم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.