من نگویم که: وفا یار مرا بایستی
اندکی صبر دل زار مرا بایستی
زین همه خواب که بخت سیه من دارد
اندکی دیده بیدار مرا بایستی
هر کجا شیوه دلجویی و احسان دیدم
غیرتم کشت که: دلدار مرا بایستی
ذوق پیکان ترا صید ندانست، دریغ!
زخم آن سینه افگار مرا بایستی
لطف خوبان دگر نیست علاج دل من
این صفت یار ستمگار مرا بایستی
در جهان قاعده مهر و وفا نیست، ولی
یار بی رحم و جفاگار مرا بایستی
وصف آن روی چو مه پیش هلالی گفتم
گفت: این شمع شب تار مرا بایستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.