خرم آن روز کزین محنت و غم باز رهم
بمراد دل ازین درد و الم باز رهم
رفت مجنون و ازین داغ جگر سوز برست
می روم تا من دلسوخته هم باز رهم
نیست امکان خلاصی ز تو در ملک وجود
مگر از قید تو در کوی عدم باز رهم
از تو بر من ستم و جور خلاف کرمست
کرمی کن، که ازین جور و ستم باز رهم
جان ز غم سوخت، هلالی، قدح باده کجاست؟
تا ازین سوز درون یک دو سه دم باز رهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.