حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۹ آشفتهٔ دور روزگارم ساقی درماندهٔ محنت خمارم ساقی شرمندهٔ دست رعشه دارم ساقی جامی به لب تشنه بدارم ساقی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ساقی می‌خواهد که به او نوشیدنی بدهد، زیرا در دوران پر از پریشانی و سختی به سر می‌برد. او از احساس درماندگی و نیاز خود به کمک صحبت می‌کند و عشق و عطش قلبی‌اش را بیان می‌کند.
هوش مصنوعی: من درگیر مشکلات و آشفتگی‌های زندگی‌ام و ای ساقی، به خاطر سختی‌ها و دردهایی که تحمل می‌کنم، به کمک تو نیاز دارم.
هوش مصنوعی: من به خاطر دست لرزانم شرمنده‌ام، ای ساقی، لطفاً جامی به من بده تا با لب تشنه‌ام سیراب شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عمریست که در خم خمارم ساقی
تاب تف تشنگی نیارم ساقی
بگشا سر مشک و در گلویم سر ده
سائل به کفم قدح ندارم ساقی
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.