حزین لاهیجی
»
مثنویات
»
خرابات
»
بخش ۵ - در سماع سخن از شیخ مصلح الدّین سعدی شیرازی و تأثیر آن نغمه پردازی
سراینده ای دوش وقت سحر
دو بیتک سرایید خوش با
کلام سخن شیخ شیرازی است
که کیهان خدیو سخن سازی است
ز مسکینیم روی در خاک رفت
غبار گناهم بر افلاک رفت
تو یک نوبت ای ابر رحمت ببار
که در پیش باران نپاید غبار
مرا نالهٔ او رَهِ هوش زد
سرشک غم از دیده ام جوش زد
جگرکاوی گریه بی تاب کرد
به دامن دل از دیده، خوناب کرد
به خون خفته، مژگان دریا مدار
چو ابر سیه دل، ببارید زار
چو از آتش دل به جوش آمدم
همایون سروشی به گوش آمدم
که نبود شگفتی از آمرزگار
گر از قلزم رحمت بی کنار
چو کام دل خاکساران دهد
تو را ابر رحمت ز مژگان دمد
غبار غم سینه، شد کاسته
فرو خفت این گرد برخاسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.