تا ز عالم فانی، عارف زمان رفته
از تن جهان گویی، عمر جاودان رفته
هر که پیشوا دارد، نور شمع ایمان را
بر سرای ظلمانی، آستین فشان رفته
بهر سال تاریخش، خامه ام نشان می جست
دل به خون تپید و گفت: دانش از میان رفته
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
تا ز عالم فانی، عارف زمان رفته
از تن جهان گویی، عمر جاودان رفته
هر که پیشوا دارد، نور شمع ایمان را
بر سرای ظلمانی، آستین فشان رفته
بهر سال تاریخش، خامه ام نشان می جست
دل به خون تپید و گفت: دانش از میان رفته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.