از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن را
نشان جاده دانم، موج دریای تپیدن را
به هر گلشن که بگشایم لب رنگین نوا، بلبل
کند نازکتر از گل، پرده گوش شنیدن را
نسازد شهربند عقل، صید حلقهٔ دامم
غزالان یاد دارند از من مجنون رمیدن را
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
از آن روزی که گم کردم، سراغ آرمیدن را
نشان جاده دانم، موج دریای تپیدن را
به هر گلشن که بگشایم لب رنگین نوا، بلبل
کند نازکتر از گل، پرده گوش شنیدن را
نسازد شهربند عقل، صید حلقهٔ دامم
غزالان یاد دارند از من مجنون رمیدن را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این اشعار، شاعر از گم کردن آرامش و سرنوشت خود سخن میگوید. او به دنبال نشانهای از جادهای است که دریای تپش قلبش را نشان میدهد. در هر باغ و گلشن که وارد میشود، صدای بلبلان را میشنود که نازکتر از گلها به آواز میخوانند. همچنین، او اشاره دارد که عقل و منطق نمیتوانند او را از عشق و جنون دور کنند، زیرا یاد غزالان عاشق همیشه در ذهن اوست. این اشعار به تمایلات عمیق احساسی و جستجوی عشق و آرامش اشاره دارند.
هوش مصنوعی: از زمانی که گم شدم و آرامش را پیدا نکردم، نشانههای جاده را میشناسم و حالا برایم تپش قلب مثل موجهای دریا شناخته شده است.
هوش مصنوعی: در هر باغی که وارد میشوم و آواز دلنشینی را سر میدهم، بلبل با ناز و لطافت بیشتری از گل، گوش شنیدن را نوازش میکند.
هوش مصنوعی: اگر شهر عقل نتواند شکلی به خود بگیرد، غزالان به یاد دارند که من مجنون چگونه از دام فرار کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بدل زان با تپیدن های دل کردم دویدن را
که بیم راه گم کردن نمی باشد تپیدن را
ز بی تابی چنان سررشته تدبیر گم کردم
که از سیماب می گیرم سراغ آرمیدن را
اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.