ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی
افتادهٔ توایم و نگاهی نمی کنی
روشن سواد خط توام، جرم من ببخش
رحمی چرا به نامه سیاهی نمی کنی؟
|  | غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات | 
|  | راهنمای نوار ابزار | 
|  | پیشخان کاربر | 
|  | اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر | 
|  | اعلانهای کاربر | 
|  | ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) | 
|  | خروج از حساب کاربری گنجور | 
|  | لغزش به پایین صفحه | 
|  | لغزش به بالای صفحه | 
|  | لغزش به بخش اطلاعات شعر | 
|  | فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش | 
|  | فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط | 
|  | کپی نشانی شعر جاری در گنجور | 
|  | کپی متن شعر جاری در گنجور | 
|  | همرسانی متن شعر جاری در گنجور | 
|  | نشان کردن شعر جاری | 
|  | ویرایش شعر جاری | 
|  | ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری | 
|  | شعر یا بخش قبلی | 
|  | شعر یا بخش بعدی | 
ای دل، ترحمی به گناهی نمی کنی
افتادهٔ توایم و نگاهی نمی کنی
روشن سواد خط توام، جرم من ببخش
رحمی چرا به نامه سیاهی نمی کنی؟



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از دل میخواهد که به گناه او رحم کند و به دردی که احساس میکند توجهی نداشته باشد. او به عجز و انکسار خود اشاره میکند و از محبوبش میخواهد که بر نامهاش که در آن غم و ناامیدی وجود دارد، نگاه رحمت کند و او را ببخشد.
هوش مصنوعی: ای دل، آیا بر گناه من رحم نمیکنی؟ من در این حال و سرنوشت افتادهام و تو حتی به من نگاهی هم نمیاندازی.
هوش مصنوعی: تشخیص و فهم خط تو برای من بسیار آسان است، اما لطفاً به من ببخش و رحم کن؛ چرا رنگ سیاه نامه را نادیده میگیری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از گریه سوختیم و تو آهی نمی کنی
در آب و آتشیم و نگاهی نمی کنی
بهر تو در متاع خود آتش زدیم و هیچ
رحمی بحال خانه سیاهی نمی کنی
ما را ز پهلوی تو چو دل نامه شد سیاه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.