ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای دارم
به کف تسبیح و با زنّار ترسا رشته ای دارم
تو در صحن چمن، با بانگ مطرب میگساری کن
که من در کوه و صحرا، آه خون آغشته ای دارم
مرا تبخاله بر لب زد، شراب آتش آلودی
تو درکش گر توانی، جام از کف هشته ای دارم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ز ابر دیده در هر گل، زمین کشته ای دارم
به کف تسبیح و با زنّار ترسا رشته ای دارم
تو در صحن چمن، با بانگ مطرب میگساری کن
که من در کوه و صحرا، آه خون آغشته ای دارم
مرا تبخاله بر لب زد، شراب آتش آلودی
تو درکش گر توانی، جام از کف هشته ای دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عمیق و دلنازکی خود اشاره میکند. او به غم و اندوهی که از عشق و جدایی دارد، میپردازد و از زیباییهای طبیعت به عنوان نمادهایی از درد و رنجش یاد میکند. او به یاد عشق خود در حال نوشیدن شراب آتشین است و از معشوق میخواهد تا در میان شادیها و جشنها غرق شود. این تناقض بین شور و اشک، نشاندهندهٔ کشمکشهای درونی شاعر است.
هوش مصنوعی: از چشمانم مانند ابرها، در هر گلی گلی را دارم که به دستم مانند تسبیحی در حال ذکر است و با بندی از دین ترسا، رشتهای را در دست دارم.
هوش مصنوعی: در میان گلها و فضایی شاداب، به شادی بپرداز و از موسیقی لذت ببر، در حالی که من در دل کوهها و دشتها، غمی عمیق و دردناک را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: مرا عطری شیرین و دلپذیر در لبانم زده، شراب شعلهور و پرحرارتی داری که اگر بتوانی آن را درک کنی، من جامی دارم که از دست تو افتاده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.