حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۵۲ در بتکده نامحرم و در کعبه غریبم آیا که حوالت به کجا کرده نصیبم؟ مفتی، ز اصول و ز فروعم خبری نیست یک مسأله جز عشق، نیاموخت ادیبم من حوصله ساز ستم عشق نبودم از عشوه دلم دادی و از جلوه، فریبم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر از احساس تنهایی و غریبی خود در مکانهای مقدس مثل کعبه صحبت میکند و به سردرگمی و عدم درک اصول عشق اشاره میکند. او بیان میکند که تنها چیزی که از عشق آموخته، خود عشق است و با وجود ستمهای عشق، تحت تاثیر زیباییهای آن قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: در مکانهای غیرمجاز، هیچ کس به من توجه نمیکند و در مکان مقدس هم احساس تنهایی میکنم. نمیدانم که قسمت و سرنوشتم را به کجا فرستادهاند.
هوش مصنوعی: فقیه و عالم، از اصول و فروع دین چیزی نمیداند؛ تنها مسألهای که آموخته، عشق است.
هوش مصنوعی: من اهل تحمل رنجهای ناشی از عشق نبودم، اما با ناز و زیباییات مرا فریب دادی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
در بزم تواضع طلبی سخت غریبم
خونگرمی تعظیم نداده است فریبم
آن خسته عشقم که ز پرهیز فراغت
در بستر سیماب فکنده است طبیبم
اعضا همه در کشمکش لذت دردند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.