ز شیرینکاری من، بیستون آباد میگردد
قلم در پنجهٔ من تیشه فرهاد میگردد
صبا بفرست، اگر مکتوب و قاصد نیست رسم تو
به بوی التفاتی خاطر ما شاد میگردد
هوا را گر چنین میپرورد نفس هوش پیشه
جهان پروانهٔ ما، آسیای باد میگردد
ز شیرینکاری من، بیستون آباد میگردد
قلم در پنجهٔ من تیشه فرهاد میگردد
صبا بفرست، اگر مکتوب و قاصد نیست رسم تو
به بوی التفاتی خاطر ما شاد میگردد
هوا را گر چنین میپرورد نفس هوش پیشه
جهان پروانهٔ ما، آسیای باد میگردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
به زندان قفس مرغ دلم چون شاد میگردد
مگر روزی که از این بند غم آزاد میگردد
ز آزادی جهان آباد و چرخ کشور دارا
پس از مشروطه با افزار استبداد میگردد
تپیدنهای دلها ناله شد آهسته آهسته
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور ثبت نام کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.