مدتی شد که در این بزم سخن سازی نیست
گوش چندان که دهم، زمزمه پردازی نیست
یا رب از زخم دلم زحمت مرهم بردار
غیر این روزنهٔ فیض، در بازی نیست
آنکه یک عمر، در این تنگ قفس داشت مرا
گیرم آزاد کند، قوت پروازی نیست
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مدتی شد که در این بزم سخن سازی نیست
گوش چندان که دهم، زمزمه پردازی نیست
یا رب از زخم دلم زحمت مرهم بردار
غیر این روزنهٔ فیض، در بازی نیست
آنکه یک عمر، در این تنگ قفس داشت مرا
گیرم آزاد کند، قوت پروازی نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در بیابان جنون سلسلهپردازی نیست
روزگاری است درین دایره آوازی نیست
جز غمت سر سویدای مرا رازی نیست
لیک دم بسته زبان را سر غمازی نیست
دل گرفتم ز دو گیتی و چنان یکه شدم
که بجز ساز غم عشق تو دمسازی نیست
از غم لالۀ روی تو شدم داغ و چه باک
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.