زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست
یک تار موی بر تن او بی اصول نیست
دارد ز مرشدان طریقت، خلیفه ها
ایمن به شهرها نتوان شد که غول نیست
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
زاهد خمیده است چو چنگ و ملول نیست
یک تار موی بر تن او بی اصول نیست
دارد ز مرشدان طریقت، خلیفه ها
ایمن به شهرها نتوان شد که غول نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر اشاره به زاهدی دارد که هرچند خسته و ملول به نظر میرسد، اما نشان از اصول و قاعدهای در وجود اوست. او در مقام یک مرشد، دارای مقام و جایگاهی است و در شهرها به امنیت دست نمییابد، چرا که در آنجا همواره خطراتی وجود دارد.
هوش مصنوعی: زاهد، همچون سازِ چنگ، دچار خمیدگی و اندوه است، اما با وجود این حالت، هیچ تار موی بیدلی در وجود او دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: مرشدانی که در مسیر تعرف و هدایت هستند، دارای جانشینانی هستند که هیچیک از آنها نمیتوانند در دنیای شهری زندگی کنند، چرا که مانند غولها غیردیدنی و وحشتناک هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گوینده را چه غم که نصیحت قبول نیست
گر نامه رد کنند گناه رسول نیست
در گلشن وجود ره بوالفضول نیست
برگ خزان رسیده او بی اصول نیست
داغ است عشق از دل بی آرزوی من
خون می خورد کریم چو مهمان فضول نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.