چه گیرایی ست یارب جلوه گیسوکمندان را؟
که بگسست از صنم، پیوند جان زناربندان را
قیامت پیش ازین می ریخت بر دل طرح آشوبی
کنون چون سایه در خاک است، این بالابلندان را؟
شود تخت روان، هر جا رمیدن بستر اندازد
سر زانو بود بالین راحت، دردمندان را
مرا در عشق او، دل گر فغان برداشت معذورم
در آتش ناله ای ناچار، می باشد سپندان را
تبسم ریز شد گلبرک یار و شرم رسوایی
لب از دندان شبنم می گزد، گل های خندان را
بود هم نسبتان را عقد جمعیت به هم، فطری
نباشد رشته ای درکار، گوهرهای دندان را
بهشت نقد در بر، حسن آن سیمین بدن دارد
که بینم سیر چشم نعمتش، مشکل پسندان را
حزین ، افتاد دل را در بغل گنجینه داغی
که دولت خود به خود رو آورد اقبال مندان را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.