شمارهٔ ۸۶۵
خرابم از ادای شیوهٔ مستانهٔ چشمی
خمارآلوده ام، از گردش پیمانهٔ چشمی
شراب شوق هر کس جلوه در پیمانه ای دارد
که مجنون محو لیلی بود و من دیوانهٔ چشمی
چه کیفیّت بود در ساغر، این چشم سخن گو را؟
به خواب بیخودی، دل رفته از افسانهٔ چشمی
نگاه گرم ترسا زاده ای سرگشته ام دارد
که می آید سیه مستانه، از میخانه چشمی
حزین ، نبود چو من مستی، خرابات محبّت را
پیاپی می زنم پیمانه، از میخانهٔ چشمی
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...