مرا دور از تو، گل در پیرهن خار است پنداری
رگ جان بی توام، پیوند زنّار است پنداری
ز مضراب غم نامهربان شوخی، فغان سازم
به شیون هر سر مویم، رگ تار است پنداری
کمند جذبهٔ هر ذرّه ام تسخیر می سازد
جهان یک سر، تجلّی گاه دیدار است پنداری
مرا نور نظر تا دامن مژگان نمی آید
نگاه عجزم از حسرت گرانبار است پنداری
حزین ، آماده کن بهر نثار مقدمش، جان را
دل از خود رفت، آمد آمدِ یار است پنداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس در سینهام چون ناله تار است پنداری
بساط عشرتم گرم از دل زار است پنداری
برافکن پرده از رخسار و بنما ماه تابان را
که بی روی تو روزم چون شب تار است پنداری
گرفتم چون سر زلف تو از کف رفت ایمانم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.