گلگونهٔ بهار است خوناب دیدهٔ من
گل در خزان ندارد رنگ پریدهٔ من
حیرتگه نگاهم، آیینه دار لیلی ست
مجنون وادی اوست هوش رمیدهٔ من
عشق تو خرمی داد، گلگشت خاطرم را
سرو چمن طراز است، آه کشیدهٔ من
پرواز ناتوانی، غیر از تپیدنی نیست
دام و قفس نخواهد بال بریده ی من
تو در جفا حریصی، من در وفا تمامم
زیبد به دامن تو، خون چکیدهٔ من
نومیدی است پایان، شام غم حزین را
از دیدهٔ سفید است، صبح دمیدهٔ من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.