حساب از سختی آرام فرسا برنمی دارم
شرار آسا سر از بالین خارا برنمی دارم
مرا تکلیف معموری کند خضر و نمی داند
که آسان دست از دامان صحرا برنمی دارم
وداع آرزو کردم که راه بیخودی طی شد
تجرد مشربم بار تمنا برنمی دارم
ندارم آگهی از جلوه های آن سهی بالا
گران خوابم، به محشر هم سر از جا بر نمی دارم
کباب طاقتم کز همنشینان مانده ام تنها
سپند از بزم آتش رفت و من پا بر نمی دارم
به دستم در طریقت دامن مقصد نمی آید
اگر در آستین خرقه مینا بر نمی دارم
حزین آزادگی را، زاد ره، باید سبکباری
به غیر از عبرت از اسباب دنیا برنمی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به بیان احساسات و تجربیات خود در مسیر زندگی و جستجوی معنویت میپردازد. او از سختیهایی که تحمل میکند صحبت میکند و میگوید که هیچگاه از آرزوهایش دست نمیکشد. همچنین، به تنهایی و غم موجود در دلش اشاره میکند و نشان میدهد که در مسیر عرفان و جستجوی حقیقت، با مقاومت و استقامت پیش میرود. او به یادآوری میآورد که دنیای مادی، تنها عبرتی برای اوست و از آن فراتر نخواهد رفت. در مجموع، این شعر نگاهی عمیق به مفاهیم آزادگی، آرزو و سختیهای زندگی دارد.
هوش مصنوعی: من هیچگاه از سختیها و دردها غافل نمیشوم و حتی در میان مشکلات نیز آرامش و استقامت را ترک نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: خضر به من وظایفی میدهد که انجام دهم، اما او نمیداند که من به راحتی از محیط و دنیای آزاد کنار نمیروم.
هوش مصنوعی: وداع با آروزی خود را اعلام کردم چون راه غیرقابل پیشبینی و بیهدف را پیمودهام و دیگر نمیتوانم بار امید و خواستههایم را بر دوش بکشم.
هوش مصنوعی: من از زیباییهای آن دختر بلند قامت اطلاعی ندارم و حتی در روز قیامت هم از خواب بیدار نخواهم شد.
هوش مصنوعی: آتش دل من به خاطر تنهاییام شعلهور شده و دیگر نمیتوانم تحمل کنم. در حالیکه دوستانم رفتهاند و تنها ماندهام، هنوز نمیتوانم از این وضعیت فاصله بگیرم.
هوش مصنوعی: اگر هدف واقعی را بخواهم به دست آورم، باید تلاش بیشتری کنم و در مسیر خود به ابزار و وسایل مناسب نیاز دارم. در اینجا، اشاره به این است که تنها داشتن ظاهری زیبا و پوشش مناسب کافی نیست؛ بلکه باید درونی پر از ایمان و اراده داشته باشم.
هوش مصنوعی: آزادگی و عزت نفس را باید با سبکی بار بر دوش کشید، و به جز یادآوری و عبرت از چیزهای دنیوی، نباید چیزی دیگری را با خود حمل کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دنیا دست از دامان عقبی برنمی دارم
چو یوسف دیدگان ناز زلیخا برنمی دارم
مرا نتوان به دام صحبت از عزلت برآوردن
ز کوه قاف پشت خود چو عنقا برنمی دارم
به این شادم که بر دلها نیم بار از گرانجانی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.