طرفی که من ز پهلوی دلدار بسته ام
خونابه خورده ام، لب اظهار بسته ام
از بس مرا به مشرب پروانه الفت است
آتش به جای لاله به دستار بسته ام
شاید شبی شمیم گلی ره غلط کند
چشم طمع به رخنهٔ دیوار بسته ام
بی ناله از دلم نفسی سر نمی زند
پیوند درد، با دل افگار بسته ام
خود را به رایگان، همه جا عرضه می کنم
بر خویش راه گرمی بازار بسته ام
آن یار دلنواز در آغوش خاطر است
راه نظر به دیدهٔ بیدار بسته ام
بی می، لبم به خنده چو گل وا نمی شود
عقد طرب به ساغر سرشار بسته ام
شاید ز کفر عقدهٔ دل وا شود حزین
از دست سبحه داده و زنّار بسته ام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عشق و دلبستگیاش به معشوق میپردازد و از حالات درونیاش میگوید. او از درد و رنجی که به خاطر عشق تحمل میکند، صحبت میکند و نشان میدهد که چگونه همه چیز را به خاطر یار خود فدای کرده و در تلاش است تا به نوعی با او ارتباط برقرار کند. شاعر به تصویرسازی از احساساتش میپردازد و از ارتباط عمیق خود با معشوق میگوید، حالتی که در آن حتی درد و رنج نیز برایش قابل تحمل میشود. در نهایت، وجود عشق را به عنوان تنها راحتی در زندگیاش معرفی میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر دلدارم در جایی نشستهام که زخمهای زیادی بر دلم دارم و آرامش را از خود گرفتهام، بیآنکه بتوانم احساساتم را بیان کنم.
هوش مصنوعی: به خاطر علاقهی شدیدم به پروانهها، آتش را به جای گل لاله در دستار (دستمال) خود قرار دادهام.
هوش مصنوعی: شاید یک شب بوی گلی باعث شود که چشمانم به درز دیواری که مسدود کردهام جلب شود.
هوش مصنوعی: بدون این که از دلم صدایی برآید، نشان میدهد که با درد و رنجی که احساس میکنم، ارتباط عمیقی برقرار کردهام و این درد را با دل غمگین خود پیوند زدهام.
هوش مصنوعی: من خودم را در هر جا بدون هیچ گونه هزینهای به دیگران معرفی میکنم، اما راهی برای جذب توجه و ایجاد ارتباط گرم با خودم پیدا نکردهام.
هوش مصنوعی: محبوب دلنواز من در آغوش یادهایم جا دارد و من چشمان بیدارم را بهسوی او بستهام.
هوش مصنوعی: بدون نوشیدنی، لبخندم مانند گل باز نمیشود و به همین دلیل، دلربایی و شادی را در جام پر از شراب حبس کردهام.
هوش مصنوعی: شاید در اثر ناپاکیهای درونیام، دلتنگیهایم برطرف شود. من از دست دعا و نیایش خودم و همچنین گرفتار بودن به عادات و وابستگیهایم رنج میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از سردی جهان لب گفتار بسته ام
چون بلبل خزان زده منقار بسته ام
چوب قفس ز گریه صیاد کرد گل
من دل بر آشیانه پر خار بسته ام
بر سینه سنگ سرمه زند اصفهان و من
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.