پریشان خاطرم از همنشینان عزلتی دارم
خموشی صحبت خاصی ست، با خود خلوتی دارم
نمی آرد دل آزرده تاب نکهت زلفش
دماغ آشفته ام، از بوی سنبل وحشتی دارم
سر خجلت به پیش افکنده ام از کرده های خود
به بیکاری سر آرم عمر را تا فرصتی دارم
نه جان را وصل دلخواهی، نه دل را قوت آهی
من حسرت نصیب از زندگانی تهمتی دارم
نباشد بهتر از می در کف دریادلان چیزی
به زاهد جام خود را چون نبخشم؟ همّتی دارم
به تن دارم تب گرمی، به لب دارم دم سردی
مرا بیماری عشق است، بر جان منّتی دارم
نمی یابم سراغ لیلی رم خورده خود را
به یاد وحشتش، با چشم آهو الفتی دارم
کسی هرگز نبیند راه از خود رفتن ما را
حزین ، از حلقه مجلس، کمند وحدتی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و درونی شاعر پرداخته است. شاعر در عزلت خود به فکر و تأمل میپردازد و از دردها و حسرتهای زندگی سخن میگوید. او از دلآشفتگی و ناتوانی در عشق رنج میبرد و در این تنهایی به یاد عشق گمشدهاش میافتد. همچنین، او در تلاش است تا از بدرفتاریها و اشتباهات خود شرمنده باشد و به جای آن به نوشیدن می پردازد. در نهایت، شاعر احساس تنهایی و عدم درک دیگران از وضعیت خود را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ذهنم آشفته است از همراهان، بنابراین به دوری و تنهایی نیاز دارم. سکوت، گفتگویی خاص است که با خودم دارم و در این خلوت، آرامش مییابم.
هوش مصنوعی: دل من که از درد و رنج آزرده شده، نمیتواند بوی خوش زلف او را تحمل کند؛ زیرا حال و هوایم به هم ریخته است و از بوی گل سنبل احساس ترس و نگرانی میکنم.
هوش مصنوعی: من از کارهایی که کردهام شرمندهام و سرم را به زیر انداختهام. تصمیم دارم تا زمانی که فرصت دارم، از بیکاری و بیتحرکی زندگیام را بگذرانم.
هوش مصنوعی: نه روح به وصال محبوبی رسیده، نه دل تاب و توانی برای ناله و آه دارد. من حسرتی بزرگ در زندگی دارم که به آن بدگمانم.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی برای دریادلان بهتر از شراب نیست، پس چگونه میتوانم جام خود را به زاهدان نزنم؟ من ارادهای قوی دارم.
هوش مصنوعی: من احساس گرمی شدید در وجودم دارم و بر لبهایم سردی و یخ زدگی وجود دارد. این بیماری عشق است که به جانم تاثیر گذاشته و سنگینی آن را بر دوش من حس میکنم.
هوش مصنوعی: نمیتوانم به دنبال لیلی فراری خود بروم، زیرا از یاد وحشت او میترسم، اما با چشمانم به او که مانند آهویی زیباست، ارتباط برقرار میکنم.
هوش مصنوعی: هیچ کس به راهی که ما به تنهایی میرویم، نخواهد رسید. با حالتی غمگین، من در جمع دوستانم به دنبال پیوند و اتحاد هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دو روزی شد که با هجران جانان صحبتی دارم
درین کار آزمودم خویش را خوش طاقتی دارم
به حال مرگ باشد هرکه دور افتد ز غمخواری
من از دلدار دور افتادهام خوش حالتی دارم
از آن کو رخت بستم وز سگ او خواستم همت
[...]
دل پر حسرتی دارم غم کم فرصتی دارم
نمی دانم چه می گویم عجایب حالتی دارم
نه با اشکم نه با آهم نه با دردم نه با داغم
به جای توشه ره دامن پر خجلتی دارم
اگر غمهای او باشد و اگر سودای او باشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.