ساقی به لبم بادهٔ پالیده فروبار
در پرده دلم خون کن و از دیده فروبار
مفتون نتوان بود به نیرنگ بهاران
برک و برت ای نخل خزان دیده فروبار
چون ابر سراپای خود از درد جدایی
سرمایهٔ اشکی کن و نالیده فرو بار
از فیض تو دریا شده دامانِ من اکنون
ای دیده، نمی بر دل تفسیده فروبار
مگذار حزین قاعد هٔ صفحه طرازی
از ابر قلم گوهر سنجیده فروبار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی درخواست میکند که برایش شراب بریزد و حس و حال دل تنگی و جدایی را با اشک و نالهای عمیق بیان کند. او به زیبایی به تاثیری که فصل بهار و تغییرات آن بر روی دلها دارد اشاره میکند و از نخل خزان میخواهد که با سرریز اشکها، غم و اندوهش را بیان کند. شاعر همچنین از عواطف شدید و درد جدایی میگوید و به نوعی از ظرافت و زیبایی در تندیسسازی واژهها یاد میکند و میخواهد که این ذوق و هنر در کلامش نمودی داشته باشد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب صاف و ریزش را به لبم بریز. دل من را با عشق و شور خود غ رق کن و اشک مرا بریز.
هوش مصنوعی: به دنیای فریب و نیرنگ بهار نمیتوان دل خوش کرد؛ ای نخل، در خزان چشمانت باران میبارد.
هوش مصنوعی: مانند ابر که به خاطر درد جدایی اشک میریزد و ناله میکند، تو نیز تمام وجودت را با اشک پر کن و از غم دل ابراز احساس کن.
هوش مصنوعی: به لطف و رحمت تو، دامن من مانند دریا شده است. ای چشمانم، نگذار که این دل شکسته از غم و اندوه سرازیر شود.
هوش مصنوعی: اجازه نده که اندوه و غم، زیبایی و هنر زندگیات را تحتالشعاع قرار دهد و خوشبختی و خوبیها را بهسوی خود بکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.