شمارهٔ ۵۱۹
تبسم شرمگین ز آن غنچهٔ خودکام می بارد
عرق چون موج شبنم زان رخ گلفام می بارد
به قدر قابلیت میوه افشان است هر نخلی
از آن سرو سهی، زیبایی اندام می بارد
ز شهد التفاتش موج لذّت می زند کامم
دهان تنگ او را، بوسه از پیغام می بارد
حجاب سخت رویان کار سوهان می کند با دل
که از همواری وضع گدا، ابرام می بارد
اگر در چشم بینش روشنایی چون شرر داری
ببین کز نقطهٔ آغازها انجام می بارد
نفس پروردهٔ خون ساز، تا رنگین سخن گردی
ثمر از نخل های تشنه، اکثر خام می بارد
حزین از ریزش دستم، نماند دامن خشکی
چو باران ز ابر رحمت، باده ام از جام می بارد
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...