عشق تو که صد برهمن از کیش برآورد
آتش شد و دودم ز دل ریش برآورد
جا در دل تأثیر کند تا لب سوفار
هر ناوک آهی که دل از کیش برآورد
غم یار غریبی ست که دور از وطنان را
بُبرید ز بیگانه و از خویش برآورد
ممنون گرفتاری عشقیم که ما را
از ننگ دل عافیت اندیش برآورد
ز آلایش هستی شده ام پاک که عشقت
صد بار ز ننگ خودیم بیش برآورد
گر چشم تو بیمار بود وآن مژه فصّاد
پس خون دلم را ز چه با نیش برآورد؟
کی چارهٔ دردم شود از وصل که امروز
من پیرم و آن تازه جوان ریش برآورد؟
جام نگهی زد ره تقوای حزین را
مینای می از خرقهٔ درویش برآورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تأثیر عمیق عشق صحبت میکند که او را به آتش و دود تبدیل کرده است. عشق او چنان قوی است که حتی از دل ریشیدهاش نیز برمیخیزد و آثاری عمیق در دلش برجا میگذارد. غم عشقش مانند غم یار غریبی است که او را از وطن و آشنایانش دور کرده و از خویش میبرد. شاعر به قبول گرفتاری عشق پرداخته و میگوید که این عشق او را از ننگ و عافیت دور کرده و پاکتر کرده است. عشق، حتی با وجود درد، او را بیشتر از ننگهایش رها میکند. در پایان، شاعر به پیری و فاصله بین خود و معشوقش اشاره میکند و از می و میخانه به عنوان عاملی برای تسکین یاد میکند.
هوش مصنوعی: عشق تو آنقدر قوی و تاثیرگذار است که حتی برترین و بزرگترین افکار را تحتالشعاع قرار میدهد و باعث میشود که آتش و دود از دل دردیدهام برخیزد.
هوش مصنوعی: محل تأثیر در دل چنان است که حتی در ملبس کردن حرفها، هر نالهای که دل از عقایدش برآورده شود، به عمیقترین احساسات منتقل میشود.
هوش مصنوعی: غم یار، مانند غم یک بیگانه است که کسانی که دور از وطن هستند را از آشنایان و نزدیکان خود جدا میکند.
هوش مصنوعی: ما از عشق سپاسگزاریم که ما را از زشتی و ننگ راحتی و آسایش دور کرد.
هوش مصنوعی: من از آلودگیهای دنیا پاک شدهام، زیرا عشق تو باعث شده است که هزاران بار از ننگ وجود خودم فراتر بروم.
هوش مصنوعی: اگر چشمان تو بیمار باشند و آن مژهات چون فصّاد (پرندهای که به طور خاص به شکار میپردازد)، پس چرا خون دل من را با نیش خود برآوردهای؟
هوش مصنوعی: کی میتواند دردی از من را دوا کند، وقتی که امروز من به سراغ وصالی رفتهام که تازه جوانی خود را شروع کرده و من به دوره پیری رسیدهام؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف تأثیر نوشیدن می پردازد. او میگوید که به دنبال نگاهی است که مسیر زندگیاش را که به سمت تقوا و زهد بوده، تغییر میدهد. نوشیدنی، که به نوعی نماد شادی و رهایی از دلمشغولیهاست، از لباس درویش (که به یک زندگی زاهدانه اشاره دارد) به او میرسد و بر چهرهاش میتابد. این تصویر نشاندهنده تضاد میان زهد و لذت، و اثرات عمیق لحظهای از شادی بر زندگی فرد است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
یغمای تو دستی به کم و بیش برآورد
تاراج تو دلق از بر درویش برآورد
عشق تو شک انداخت به هفتاد و دو ملت
حقیت آیین خود از کیش برآورد
حسن تو به قید دو جهان سلسله افراشت
[...]
پیری در خواهش بدل ریش برآورد
پیشم هوس ساده رخان، ریش برآورد
پیری ز دلم برد برون یاد خط و زلف
فریاد که دودم زدل ریش برآورد
بود از پی صد بار فرو بردن دیگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.