جلوه اش دامن نازی به دل ریش کشید
پادشه رخت به ویرانهٔ درویش کشید
سر به جیب دل آتشکده بردم گفتم
که چها ناوک آن شوخ جفاکیش کشید
فلک افتادهٔ من بود، به هندم انداخت
عاقبت کین ز من عافیت اندیش کشید
پس ازین روبهی دهر نخواهد دیدن
هرکجا کون خری بود فلک پیش کشید
صلح کل کرد حزین ، آنکه به عالم چون من
چه جفاها که ز بیگانه و از خویش کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.