جلوه اش دامن نازی به دل ریش کشید
پادشه رخت به ویرانهٔ درویش کشید
سر به جیب دل آتشکده بردم گفتم
که چها ناوک آن شوخ جفاکیش کشید
فلک افتادهٔ من بود، به هندم انداخت
عاقبت کین ز من عافیت اندیش کشید
پس ازین روبهی دهر نخواهد دیدن
هرکجا کون خری بود فلک پیش کشید
صلح کل کرد حزین ، آنکه به عالم چون من
چه جفاها که ز بیگانه و از خویش کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر حاکی از احساسات عاشقانه و اندوه شاعر است. او به زیبایی و جذابیت معشوقهاش اشاره دارد و از درد و رنجی که از عشق و جدایی تحمل کرده، سخن میگوید. شاعر با استفاده از استعارهها و تصاویری از عشق و خیانت، به توصیف وضعیت خود در برابر این احساسات میپردازد. در نهایت، او به این واقعیت میرسد که قدرت سرنوشت و زمان، انسان را در موقعیتهایی قرار میدهد که ممکن است هیچکس نتواند آن را تحمل کند.
هوش مصنوعی: زیبایی و جاذبهی آن چهره، دل را به شدت تحت تأثیر قرار داد و در عین حال، قدرت و شکوه او به زندگی ساده و فقیرانهی درویش کشیده شده است.
هوش مصنوعی: من به عمق دل خود نگاهی انداختم و گفتم چقدر تند و تیز، آن کمرنگ عشق است که مرا آزار میدهد.
هوش مصنوعی: سرنوشت من دچار افت است و در نهایت به جایی رسیدم که دشمنیام باعث شد از آرامش و راحتی دور شوم.
هوش مصنوعی: پس از این نباید دیگر روبهی روزگار را دید، زیرا هر جا که در آن خر وجود داشته باشد، آسمان آن را به پیشکش میآورد.
هوش مصنوعی: حزین در این بیت به صلح و آرامش دست یافته، با این حال از کسی که در جهان مانند اوست، چه ظلمها و آسیبهایی که از بیگانه و حتی از نزدیکان خود متحمل شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.