با چرخ سفله، همّت ما در نبرد بود
گر روزگار پشت نمی داد مرد بود
یک کس به غیر داغ به ما گرم برنخورد
تا بود همدمی به نفسهای سرد بود
چون زعفران، خزان من آمد بهار من
اکسیر شادمانی ما رنگ زرد بود
از یاد سرد مهریت افسرد در فراق
داغ دلم که انجمن افروز درد بود
ما آزموده ایم حزین ، کار روزگار
پاس وفا، تفاوت نامرد و مرد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.