با چرخ سفله، همّت ما در نبرد بود
گر روزگار پشت نمی داد مرد بود
یک کس به غیر داغ به ما گرم برنخورد
تا بود همدمی به نفسهای سرد بود
چون زعفران، خزان من آمد بهار من
اکسیر شادمانی ما رنگ زرد بود
از یاد سرد مهریت افسرد در فراق
داغ دلم که انجمن افروز درد بود
ما آزموده ایم حزین ، کار روزگار
پاس وفا، تفاوت نامرد و مرد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از مشکلات و سختیهای زندگی صحبت میکند و به این اشاره میکند که با وجود دشواریها و ناملایمات، تلاش و همت انسان در مبارزه با مشکلات اهمیت دارد. او به حس درد و داغ عاشقانهای که در دل دارد نیز اشاره میکند و از یاد سردیهای گذشته و فراق میگوید. در نهایت، شاعر به تجربههای خود در مواجهه با سختیها پرداخته و به تفاوت بین انسانهای وفادار و نامرد اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت با ما نمیبود، همت و تلاش ما در جنگ و نبرد بیفایده بود.
هوش مصنوعی: هیچکس جز غم و اندوه نتوانسته به ما گرما ببخشد؛ زیرا تا زمانی که در کنار کسی نبودیم، فقط با نفسهای سرد خود تنها بودیم.
هوش مصنوعی: زمانهای شاداب و پر از نشاط به سراغم آمده، شادابی که مانند زعفران، رنگ و بویی خاص دارد، اما در دلم رنگ زردی از غم و اندوه حضور دارد.
هوش مصنوعی: در غیبت سردی تو، دلتنگی و درد دلم را فراموش کردهام؛ چرا که یاد تو همیشه مایه روشنی و شعف در یادآوری غمها بود.
هوش مصنوعی: ما تجربه کردهایم، عزیزم، که رفتار روزگار به وفاداری و صداقت بستگی دارد و تفاوتی که میان مردان واقعی و نامردان وجود دارد، در همین وفا و صداقت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.