نخواهد برد از ما صرفهای خصم عنید ما
جبین از خون قاتل سرخ میسازد شهید ما
به گوش نغمه سنجان چمن بیگانه میآید
برون از پرده دل چون فتد گفت و شنید ما
ثمر در عالم انصاف ازین بهتر نمیباشد
تن آزادگان میپرورد در سایه، بید ما
مغانی باده ریزد، خانقاهی می به دور آرد
اگر پیر خرابات مغان گردد مرید ما
سیهروزی ما را اعتباری نیست چندانی
به بازی جامه را در نیل زد، بخت سفید ما
بیا گر مرد ساز و سوز عشقی نالهای بشنو
که آتش میزند در خشک و تر، طرز نشید ما
گشاد کار خود را دیدهام در عشق و رسوایی
حزین ، از سینهٔ چاک است درگاه امید ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به بیان احساسات عمیق و تناقضات زندگی میپردازد. شاعر از خصومتها و دردهایش سخن میگوید و به شهیدانی اشاره میکند که با خون خود یادآور قهرمانیهای انسانی هستند. او به زیباییهای زندگی، عشق و آزارها اشاره میکند و احساسات عاطفی را به تصویر میکشد. در نهایت، قیام و شوریدگی برای عشق و امید را مطرح میکند و ابراز میدارد که در میان همه این ناامیدیها، هنوز هم امید و آرزو وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.