چون گرد باد حیرت، از خود رهاند ما را
سرگشتگی به جایی، آخر رساند ما را
خار ترم که بارم، بر دوش باغ و گلبن
دهقان بی مروت، بیجا دماند ما را
آسایشی که دیدم، از چشم خون فشان بود
مژگان تر به بالین، گل می فشاند ما را
شد طفل مکتب ما، دوشیزگان معنی
تا عشق سالخورده، فرزند خواند ما را
ترک مراد بخشید، کامی که دل هوس داشت
در خاطر از دو عالم، حسرت نماند ما را
بر فرش سنبل و گل، بودم حزین خرامان
چون داغ لاله در خون، هجران نشاند ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس سردرگمی و ناکامی شاعر پرداخته است. شاعر از گذراندن سعادت و آسایش صحبت میکند که به واسطهٔ درد و رنج به دست آمده و نشاندهندهٔ چالشهای زندگی است. همچنین، به عشق و ارتباطاتی اشاره میشود که به بلوغ رسیده و به دلایلی منجر به حسرت شدهاند. شاعر در نهایت، با تصاویری از گل و لاله، حسرت و دلتنگی خود را به تصویر میکشد، تا ناتوانی و غم فراق را بیان کند.
هوش مصنوعی: به دلیل شگفتی و سردرگمی که مانند گردباد ما را در برگرفته است، سرانجام این سرگشتگی ما را به یک مقصد خواهد رساند.
هوش مصنوعی: من آبلهزارم که بار سنگینی را بر دوش باغ و گلزار بیرحم و بیاحساس دروگر تحمل میکنم، بیآنکه جایی برای استراحت داشته باشم.
هوش مصنوعی: آرامشی که تجربه کردم، ناشی از اشکهایی بود که از چشمانم سرازیر میشد. مژگان خیس من بر بالین قرار گرفته و گلهای زیبایی را به یاد ما میافکند.
هوش مصنوعی: کودک مکتب ما تبدیل به دختران جوان شدهاند، در حالی که عشق دیرینه، همچون فرزند خوانده ما میباشد.
هوش مصنوعی: محبوب با شگفتی و زیباییاش، آرزوی دل را برآورده ساخت. هر آنچه که از زندگی و دنیا در دل میخواستیم، دیگر برای ما حسرتی باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: در میان فرشی از سنبل و گل، با حالتی غمگین و دلbroken در حال قدم زدن بودم. هجران و دوری مرا به یاد داغ لالهای که در خون خود غوطهور است، انداخت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.