ای نور دیده را به غبار تو التجا
خاک درت به کعبهٔ دلها دهد صفا
چشم من است و دست تو یا معدن الکرم
دست من است و دامنت، ای مظهر السّخا
زین پیش اگر چه از مدد طالع بلند
بودم بر آستانه ات از صدق جبهه سا
توفیق شد رفیق که چندی به کام دل
سودم جبین به خاک تو یا سید الورا
روی فلک سیاه که از بی مروتی
افکنده دورم از درت ای کعبه صفا
دوری به یک طرف که به خاک سیاه هند
انداختهست تیرگی بخت من مرا
یوسف نیم، چرا به سیه چاه محنتم؟
بختم به حبس هند چرا کرد مبتلا؟
هرگز ندیده است کسی کعبه در فرنگ
در مرو، مروه کی شده و در حبش، صفا؟
آیینهٔ سپهر به خاکسترم نشاند
این تیره جا وگرنه کجا و من ازکجا؟
تا کی کنم مقام درین خاک تیره دل؟
تاکی کشم مذلت ازبن خلق بی حیا؟
عار است همنشینی شان روی یک زمین
عیب است هم عنانی شان زبر یک سما
بار غم است بر دل و جان، ناز زشت رو
داغی بود به کیسه ی دل، مهر پردغا
باشد ز دیو غمزه، ز دد، عشوه جان گسل
غنج و دلال غول بود طرفه خوش ادا
خون شد دلم ز کاوش این قوم پرگزند
تنگ آمدم ز صحبت این خلق جان گزا
از بس گزیده ام ز رفیقان بدگهر
گویاکه هست سایه مرا در پی اژدها
از بس کشیده ام ز دغاپیشگان خطر
وز بس که دیده ام ز دغل سیرتان خطا
دیگر نمی شود دل رم خورده رام من
طبعم کند ز سایه خود وحشت اقتضا
می بینم آسمان و زمینی بسی عجب
خلقی در آن میان همه در ظلمت عما
دل بی فروغ و سینه پر از جهل و دیده کور
نه ز ابتدای کار خود آگه نه ز انتها
ماندم عجب ز کجروشیهای آسمان
کردم صدا که فاعتبروا یا اولی النها
یاران حذر کنید ازین چرخ سفله دوست
ای دوستان کناره ازین دهر فتنه زا
ای عمر تا به کعبهٔ کویش رسیدنم
من بنده ِی وفای تو،گر می کنی وفا
خاکم به سر که روضهٔ رضوان طلب کنم
گر کام دل برآید از آن خاک دلگشا
آیینه دار دوست شود چشم جان من
روشن کنم چو دیده از آن روح کیمیا
هر چند عرض شوق نهایت پذیر نیست
در حضرتت کنم به همین مطلع اکتفا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به حسرت و طلب نزدیک شدن به محبوب و معشوق اشاره دارد. شاعر با عواطفی عمیق از دوری و مشکلات زندگی سخن میگوید و در طلب آرامش و صفا از درگاه محبوب است. او به خاک و کعبه دلهای انسانها اشاره میکند و با بیانی عاشقانه و اندوهناک، از غم و اندوهی که دنیای مادی بر او تحمیل کرده سخن میگوید. شاعر به زشتیهای اطرافش و تلخیهایی که از دوستان بدبخت دیده، اشاره دارد و تمنا میکند که به کعبه روح و صفا برسد. او به ناپایداری دنیا و مشکلاتش اشاره میکند و در نهایت به وفاداری و محبتی که ارزشمند است، تأکید میورزد.
هوش مصنوعی: ای چشم روشنی، به خاطر گرد و غبار تو، خاک درگاهت به زیارتگاه دلها پاکی و صفا میبخشد.
هوش مصنوعی: چشمان من تو را میبیند و دستان تو را در اختیار دارم. دستان من مظهر بخشندگی و سخاوت توست، ای نماد generosity و فراوانی.
هوش مصنوعی: قبلاً که تحت تأثیر سرنوشت خوبی بودم، با حقیقت و صداقت به درگاه تو آمدهام.
هوش مصنوعی: خوشبختانه فرصت خوبی پیش آمد که مدتی به آنچه که میخواستم رسیدم و پیشانیام را به خاک تو، ای سرور عالم، میسایم.
هوش مصنوعی: در آسمان تاریک، که به خاطر بیانصافی من را از در تو دور کرده، قرار دارم، ای کعبهی آرامش.
هوش مصنوعی: دوری از تو باعث شده که بخت بد من، مانند خاک سیاه هند، غمگین و تاریک شود.
هوش مصنوعی: چرا من که همچون یوسف هستم، به چاهی تاریک و پر از رنج افتادهام؟ چرا سرنوشت من به زندانی در هند دچار شده است؟
هوش مصنوعی: هیچ کس در سرزمینهای غربی، کعبه را مشاهده نکرده، در حالی که مرو و مروه در کجا هستند و صفا در سرزمین حبشه چه وقعهای دارد؟
هوش مصنوعی: آیینهٔ آسمان، من را در میان خاکستری من نشانده است. این مکان تیره و تار است و اصلاً کجا هستم و من از کجا آمدهام؟
هوش مصنوعی: تا کی باید در این دنیای تاریک و ناراحت بمانم؟ تا کی باید از دست این آدمهای بیشرم و بیاحساس، رنج و ذلت بکشم؟
هوش مصنوعی: دوستی و همنشینی آنان در یک جا ننگ و عیب است، زیرا آنها در یک آسمان و در یک سطح قرار ندارند.
هوش مصنوعی: غم و اندوه سنگینی بر دل و جانم حاکم است. زیبایی زشت و تلخی اینکه دل من به عشق نامتراش داغدار شده است.
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و جذابیت شخصی اشاره دارد که با نگاه و حرکات فریبندهاش دلها را میرباید. او به مانند موجودی افسانهای یا دیو، با عشوهگری و رفتارهای دلنشینش، توانایی جذب افراد را دارد و با درخشش خود، به نوعی سحر و جاذبه خاصی دست پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر جستجوی این قوم خیزش و آزار، سخت آزار دیده است و از صحبت با این مردم جانخوار خسته شدم.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه از دوستان نادرست و بدخلق خود بسیار آسیب دیدهام، به نظر میرسد که سایهام همچون سایهی یک اژدها در تعقیبم است.
هوش مصنوعی: به خاطر خطرهایی که از فریبکاران کشیدهام و اشتباهاتی که از دغلکاران دیدهام، به اندازه کافی خسته و دلزده شدهام.
هوش مصنوعی: دیگر نمیتوانم دل بیقرارم را به آرامش برسانم. سایه خودم باعث ایجاد ترس و اضطراب شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا مشاهده میکنم که آسمان و زمین پر از شگفتی هستند و در میان همه اینها، انسانها در جهل و نادانی به سر میبرند.
هوش مصنوعی: دل بیفروغ و سینه پر از جهل نشاندهندهی ناآگاهی و تاریکی درونی فرد است. او نه از آغاز زندگیاش اطلاعی دارد و نه از پایان آن. در واقع، این فرد به وضعیت خود و مسیری که در آن قرار دارد، مطلقاً آگاهی ندارد.
هوش مصنوعی: من شگفتزدهام از رفتارهای غیرمعمول آسمان و به صدای بلند گفتم که عبرت بگیرید، ای اندیشمندان.
هوش مصنوعی: دوستان، مراقب باشید از این دنیا که بیوفا و پست است. این زمان پر از فتنه و مشکلات است، پس از آن دوری کنید.
هوش مصنوعی: ای عمر، تا زمانی که به کعبهٔ دوستت برسم، من وفادار به تو هستم، اگر تو نیز به عهد و پیمانت وفا کنی.
هوش مصنوعی: من با کمال بیتابی، به خاک میافتم و میخواهم به بهشت برین دست یابم، حتی اگر این آرزو فقط به خاطر دل خوشیام باشد.
هوش مصنوعی: چشم جان من همچون آینهای برای دوست میشود و با روشن کردن آن، مانند دیدن روحی گرانبها، میخواهم حقیقت را ببینم.
هوش مصنوعی: هر چند که عشق و شوق به تو پایانپذیر نیست، ولی من در حضور تو فقط به همین مقدمه بسنده میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا داد باغ را سمن و گل بنونوا
بلبل همی سراید بر گل بنونوا
رود و سرود ساخته بر سرو فاخته
چون عاشقی که باشد معشوق او نوا
مشک و عبیر بارد بر گلستان شمال
[...]
چون نای بینوایم ازین نای بینوا
شادی ندید هیچ کس از نای بینوا
با کوه گویم آنچه ازو پر شود دلم
زیرا جواب گفته من نیست جز صدا
شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک
[...]
آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
آن مه که هست جان و دلم را بدو هوا
گرمی گرفته از جگر گرم او زمین
سردی گرفته از نفس سرد من هوا
ماه تمام او شده چون آسمان کبود
[...]
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا
شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
گشتهست باژگونه همه رسمهای خلق
[...]
ای بر مراد رأی تو ایام رامضا
بسته میان بطاعت فرمان تو قضا
از جاه تو گرفته سیادت بسی شرف
وز فر تو فزوده وزارت بسی بها
خلق خدای را برعایت تویی پناه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.