آه که از جور فلک شد به باد
تازه گل خرم باغ جهان
آه که بر خاک هلاک اوفتاد
سرو سهی قامت این بوستان
رفت محمدعلی آن تازه گل
در چمن دهر به باد خزان
حیف از آن گوهر یکتا که کرد
جا به دل خاک ازین خاکدان
حیف از آن کوکب رخشان که ساخت
دور سپهرش ز نظرها نهان
چون به جوانی ز جهان خراب
گشت روان سوی ریاض جنان
هاتف دلخسته که در ماتمش
داشت شب و روز خروش و فغان
گفت به تاریخ که سوی جنان
رفت محمدعلی نوجوان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خلخیان خواهی و جماش چشم
گرد سرین خواهی و بارک میان
کشکین نانت نکند آرزوی
نان سمن خواهی گرد و کلان
ای شده مشغول به کار جهان
غره چرائی به جهان جهان؟
پیگ جهانی تو بیندیش نیک
سخره گرفته است تو را این جهان
از پس خویشت بدواند همی
[...]
ای بت شکر لب شیرین دهان
خوبتر از عمری و خوشتر ز جان
روزه همی داری مردم کشی
راست نیایند به هم این و آن
هر چه تو را دارد از روزه سود
[...]
قم فاسقنی فی زمن المهر جان
واصرف بصر الخمر عن صرف الزمان
موسم گل رفت و درآمد خزان
باده گلرنگ در آرید هان
یا حبذا الراح و یا حبذا
[...]
تا رقم حسن تو زد آسمان
نامزد عشق تو آمد جهان
حلقه به گوش غم تو گشت عقل
غاشیهدار لب تو گشت جان
زلف تو شیطان ملایک فریب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.