Elham Khani
Elham Khani در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۹ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل:
من شکارچیم میخام اهوشکار کنم؛تنها راه شکار اهو دویدن دنبالش هست دراین بین این سوال پیش میاد که ایا من آهو میرسم یا خیر؟مولانا به این حقیقت رسیده شمس رسیده و...هرکسی در مرحله ای از پله آگاهی هست ؛هرکس به مقداری از حقیقت دست پیدا میکند.
Elham Khani در ۲ ماه قبل، سهشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل:
پیام حکایت ؛بیقراری بنده در جهت رسیدن به حقیقت است.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل:
قلاب:سکه زن تقلبی
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل:
هر طالبی از ره خود به مطلوبش میرسه
مراد ؛از درون سالک خود باخبر هست مراد با شناخت سالک خود راه رو بهش نشون میدهد.
سالک وقتی به مرحله کمال میرسد قهر خدا هم براش لطف است.(قهر خدا با ذالنون)
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل:
ناموس:ریا
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل:
عنفی:قهر
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل:
ذوالنون :زاهد زمان خود
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
جف القلم :قلم خشک شد.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
قلم در واقع داره تقدیرت رو مشخص میکنه.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
صریر :صدای قلم روی کاغذ را گویند.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۵ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
ملهم لوح دلی نقاش غیب: انگار هرچی بر دل تو الهام میشه میاد تو این قلم.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۲ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
اب حیات : جاودانگی
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
زفان:زبان
شبه:سنگ سیاه وسفید است ؛منظور اینجا تو وارد سیاهی جوهر میشی و برای ما نور و اگاهی می اوری.
Elham Khani در ۳ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۱ - المقالة التاسعة:
انتقاد:جداکردن کاه از دانه
Elham Khani در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۵ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان:
سهیل:ستاره سهیل(اولین بار در کشور یمن دیده میشود)نماد دوری وبلندی
Elham Khani در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۵ دی ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۹ - صفت سمنار و ساختن قصر خورنق:
تنگلوشای: کتابی پر نقش و نگار
گنبد :جوری ساخته میشد در هر ساعتی به یک رنگ درمیامد
کنگاور مکان معبد آناهیتا(فرشته آب)
این به یک گنبدی نماید چهر؛آن بود هفت گنبدی چو سپهر /بیت کلیدی
Elham Khani در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۰ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل:
اشاره به ظلم شاهان دارد که با ظلم شاهان برکت از ان سرزمین از بین میرود.
بطور مثال وقتی شخصی با لذت غذایی برایمن مهمان بگذارد برای من مهمان هم لذت میشود و برعکس اگر با نفرت باشد ان غذا برای مهمان درد میشود.نتیجه میگیریم رفتار ما در جهان تاثیرگذار است.
Elham Khani در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۴ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل:
خدا قرار نیست به تکتکادمهای کره زمین توجه کند ؛اینها قوانین کلی خداوند با قوانین انسانها فرق داره.
گاهی وقتی اتقاق بدی برای من نوعی می افته ومن رو به خدا میکنم من همان لحظه میخواهم خدا خواسته من رو اجابت کند در قانون الهی زمان وجود ندارد.
عرش و کرسی مثله سپر عمل میکند هر امواجی میدهیم کائنات به شکلی که فرستادیم به ما برمیگردونه.
در زمانه عطار همچی حکایتی گویای ایناست همه کار به خاست خدا نیست تو باید امواج خودت روبفرستی.
Elham Khani در ۴ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل:
این حکایت در بیان عدل گفته شده است.
عدل یعنی لنگه بار (روی اسب بار گذاشتن دو طرف بار باید یکسان باشد تا تعادل حیوان بهم نخورد.)
نکات مهم :
درباره دیوانگان
درباره ظلم پادشاهان
این حکایت را به عمددرمورد انوشیروان عادل بکار برده.وای به حاکمی که عادل نباشد
نتیجه گیری :ادمی در نفس خود باید عادل باشد؛گاهی انقدرمیخورم که قلبمدر میگیره ،در هر کار باید عدل باشه.
پاشاه به خاصان خود امیتاز قائل میشود برای افراد عام هیچ امتیازی وجود ندارد.
اگر اندازه تار موییبه کسی توجه ویژه کند (توجه ویژه) این عدل نیست.