فرهاد
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۴ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۰ در پاسخ به سیدعلی ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵:
ممنونم آقای ساقی
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست
معنی بیت: آن قاصدی که از دیار دوست رسید، از دستنوشتههای دوست برایم حافظِ جان آورد.
خوش میدهد نشانِ جلال و جمالِ یار
خوش میکند حکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
معنی بیت: شکوه و زیبایی یار را به خوبی نشان میدهد. ارجمندی و متانت یار را به خوبی بیان میکند.
دل دادمش به مژده و خِجلَت همیبرم
زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست
معنی بیت: به عنوان مژدگانی دل خود را به قاصد دادم و از اینکه قلب خود را نقدا پیشکش دوست کردم، خجالت میکشم.
شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز
بر حسبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست
معنی بیت: خداروشکر که به لطف بخت موافق، کارهای دوست به خوبی پیشرفت دارد.
سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟
در گردشند بر حَسَبِ اختیار دوست
معنی بیت: گردش خورشید و ماه از اختیار خودشان نیست؛ اختیار آنها از سوی خداست.
گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست
معنی بیت: اکر باد فتنه جهان را به هم بریزد، ما چشمانتظار دوست هستیم.
کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
معنی بیت: ای نسیم سحری! از آن خاک خوشبختی که در رهگذر و زیرِ پایِ دوست قرار دارد، برای تقویت بینایی به چشم من برسان.
ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز
تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست
معنی بیت: ما با آستانه عشق و سر نیازمان هستیم؛ حال ببینیم چه کسی همبستر دوست میشود و کنارش میخوابد!
دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟
مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست
معنی بیت: اگر دشمن به قصد ضرر زدن به حافظ حرفی بزند، ترسی ندارم. خداروشکر که نزد دوست سرافکنده و شرمسار نیستم.
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۹:
خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم
معنی بیت: خرم آن روزی که برای راحتی جان و رسیدن به جانان از این منزل ویران بروم.
گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم
معمی بیت: با اینکه میدانم راه غریب مرا به جایی نمیرساند؛ من برای بوی سر آن زلف پریشان میروم.
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلک سلیمان بروم
معنی بیت: دلم از وحشت زندان اسکندر گرفته است؛ وسایل خود را جمع کنم و تا ملک سلیمان بروم.
چون صبا با تن بیمار و دل بیطاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم
معمی بیت: همچون باد صبا و با تن بیمار و بیطاقتم، برای هواداری آن سرو خرامان (معشوق) میروم.
در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخمکش و دیدهٔ گریان بروم
معنی بیت: همچون قلم که سرش روی کاغذ است، من نیز مسیر رسیدن به معشوق را با دل زخمکش و دیده گریان با سَرَم طی میکنم.
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزلخوان بروم
معنی بیت: نذر کردهام اگر روزی از این غم رها شوم، مسیر رسیدن تا میکده معشوق را شاد و غزلخوان طی کنم.
به هواداری او ذره صفت رقصکنان
تا لب چشمهی خورشید درخشان بروم
معنی بیت: برای هواداری از معشوق، رقصکنان و همچون ذره تا لب چشمهی خورشید درخشان میروم.
تازیان را غم احوال گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
معنی بیت: تازیان نمیتوانند غم احوال گرانباران را درک کنند. ای پارسایان! مددی برسانید تا بتوانم خوش و آسان بروم.
ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبهٔ آصف دوران بروم
معنی بیت: اگر همچون حافظ نتوانم از این بیابان خارج شوم؛ با همراهان آصف دوران میروم.
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
معنی بیت: زمان زیادی گذشت اما دلدار سلام و کلامی ننوشت و پیامی نفرستاد.
صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد
معنی بیت: صد نامه برایش فرستادم اما او سلام و پیغامی نفرستاد.
سویِ منِ وحشی صفتِ عقل رمیده
آهو رَوشی، کبک خرامی، نفرستاد
معنی بیت: برای منِ وحشی صفتی که عقلم را از دست دادهام؛ حتی به روش آهو و کبک نیز پیامی نفرستاد.
دانست که خواهد شُدنم مرغِ دل از دست
وز آن خطِ چون سلسله دامی نفرستاد
معنی بیت: او فهمید که مرغ دلم از دست خواهد رفت؛ بنابراین از کلام همچون سلسلهاش، دامی نفرستاد.
فریاد که آن ساقیِ شِکَّر لبِ سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
معنی بیت: ای فریاد که آن معشوق شکرلَب و سرمست، با اینکه دانست خمار شدهام، جامی نفرستاد.
چندان که زدم لافِ کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد
معنی بیت: هرچقدر درباره کرامات و مقامات خود سخن لاف زدم؛ بازهم هیچ خبری از هیچ مقامی نفرستاد.
حافظ به ادب باش که واخواست نباشد
گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد
معنی بیت: ای حافظ! مودب باش! زیرا شاه بابت پیام نفرستادن به غلام، بازخواست نمیشود.
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:
هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد
خُداش در همه حال از بلا نگه دارد
معنی بیت: هر کس که هوایِ انسانهای اهلِ خدا را داشته باشد؛ خدایش در همه حال مراقب او خواهد بود.
حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست
که آشنا، سخنِ آشنا نگه دارد
معنی بیت: جز با خداوند با هیچکس درباره دوست صحبت نمیکنم تا سخنانم محفوظ بماند.
دلا مَعاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دستِ دعا نگه دارد
معنی بیت: ای دل! آنچنان زندگانی کن که اگر اشتباهی از تو سر زد؛ فرشتهات برای مراقبت از تو دست به دعا شود.
گَرَت هواست که معشوق نَگْسَلد پیمان
نگاه دار سرِ رشته تا نگه دارد
معنی بیت: اگر میخواهی تا معشوق پیمان را پاره نکند؛ تو نیز باید این پیمان را نگاه داری.
صبا بر آن سرِ زلف ار دلِ مرا بینی
ز رویِ لطف بگویش که جا نگه دارد
معنی بیت: ای باد صبا! اگر دلِ مرا در سرِ زلف معشوق دیدی؛ لطفا به دِلَم بگو جایش را حفظ کند.
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت؟
ز دستِ بنده چه خیزد؟ خدا نگه دارد
معنی بیت: گمان میکنی در پاسخ به این درخواست من چه گفت؟! گفت این کاری است که از قدرت بنده خارج است و این خداست که نگه میدارد.
سر و زر و دل و جانم فدایِ آن یاری
که حقِّ صحبتِ مهر و وفا نگه دارد
معنی بیت: امیدوارم سَر و زر و دل و جانم، فدای آن یاری شود که حقوق صحبت از روی مهر و وفا با من را حفظ کند.
غبارِ راهگذارت کجاست؟ تا حافظ
به یادگارِ نسیمِ صبا نگه دارد
معنی بیت: غبارِ راهی که تو از آنجا عبور میکنی کجاست؟ تا حافظ آن را برای یادگاری از باد صبا بگیرد و نگه دارد.
فرهاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳:
شراب لَعل کَش و روی مَهجبینان بین
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین
معنی بیت: شراب سرخرنگ بنوش و برخلاف مذهب آنان به زیبایی این مهجبینان نگاه کن.
به زیر دَلق مُلَمَّع کمندها دارند
درازدستی این کوتهآستینان بین
معنی بیت: به درازدستی این کوتهآستینان نگاه کن. در زیردلقهای رنگارنگشان، کمندهایی دارند.
به خِرمَن دو جهان سر فرو نمیآرند
دِماغ و کِبر گدایان و خوشهچینان بین
معنی بیت: به بیذوقی و غرور گدایان و خوشهچینان نگاه کن که در برابر خرمن دو جهان تعظیم نمیکنند.
بهایِ نیم کِرِشمِه هزار جان طلبند
نیاز اهل دل و نازِ نازنینان بین
معنی بیت: به نیاز اهل دل و نازِ نازنینان نگاه کن. در عوض اندکی ناز، طالب هزار جان هستند.
حقوق صحبت ما را به باد داد و برفت
وفای صحبت یاران و همنشینان بین
معنی بیت: معشوق ما حقِّ صحبت را ادا نکرد و رفت. در عوض به وفای صحبت یاران و همنشینان نگاه کن.
اسیر عشق شدن چاره خلاص من است
ضمیر عاقبتاندیشِ پیشبینان بین
معنی بیت: برای خلاصی باید اسیر عشق شوم. به عاقبتاندیشیِ پیشبینیکنندگان نگاه کن.
کدورت از دل حافظ بِبُرد صحبت دوست
صفای همت پاکان و پاکدینان بین
معنی بیت: معاشرت با دوست، کدورت را از دل حافظ برد. به صفای همت پاکان و پاکدینان نگاه کن.