گنجور

حاشیه‌گذاری‌های محمد

محمد


محمد در ‫۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم:

درود ؛ معنی بیت «ابر ده و دو هفت شد کدخدای.......» : هفت اختر بر دوازده برج فلکی، سروری و برتری یافت و هر یک در جایگاه سزاوار خود قرار گرفتند. یعنی دوازده برج در هفت سیاره قرار گرفت و هفت اختر یا سیاره شامل دوازده برج فلکی شد.

محمد در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳۳ - جهانگردی اسکندر با دعوی پیغمبری:

درود؛ به نظر می‌رسد در بیت هشتم واژه «نشناختم» درست‌تر باشد: «نظر چون در آیینه انداختم...در او صورت خویش نشناختم» زیرا در ابیات بعدی شرح می دهد که رخسار در اثر گذشت زمان و سپری شدن شباب و نیز بی خوابی شبهای گذشته دگرگون شده، سرخی صورت به زردی گراییده و شادابی جوانی از میان رفته است. از سوی دیگر هر کس آیینه را روبروی خود نگه‌دارد، لاجرم صورت خود را می‌بیند؛ و مصرع دوم این بیت ـ اگر «بشناختم» باشد ـ ، زائد و توضیح واضحات است.

محمد در ‫۹ ماه قبل، چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

درود؛ اگرچه در بسیاری از نسخ خطی «اعضای یکدیگرند» نگاشته شده است، ولی از آنجا که همه ادبا و کارشناسان زبان پارسی متفق القولند که کلام پارسی دری با سعدی به تکامل رسیده، معتقدم که «اعضای یک پیکرند» درست است زیرا «اعضای یکدیگرند» معنایی نمی‌دهد. شخصی عضو دیگری باشد؟ یعنی چه؟ ولی هنگامی که برای مثال دندان به درد می ‌افتد دست روی آن قرار می‌گیرد؛ پا تلاش میکند که به مرکز درمانی برسد و همینطور اعضای دیگر به نوعی برای تسکین درد دندان می‌کوشند؛ چشم نمی‌تواند بگوید درد دندان به من ربطی ندارد و من مطالعه‌ام را دنبال می‌کنم. حتی از نظر «وحدت وجود» هم «اعضای یک پیکرند» درست تر می نماید. و اما چرا در بسیاری از نسخ خطی «یکدیگرند» درج شده می‌توان به سلیقه مستنسخین ربط داد؛ مانند دوران معاصر. در اینگونه موارد نباید صد در صد متکی به نقل بود بلکه باید از عقل کمک گرفت.

محمد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۸:

با درود به دست اندر کاران گنجور؛ جسارتا عرض می‌کنم که وزن رباعی«مفعولْ مفاعیلْ مفاعیلٌ فَعْ» است یا همان «لاحول و لا قوّة الّا بالله». تندرست باشید.

محمد در ‫۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

با سلام؛ این همه مدعی و ادعای درک و فهم شعر و ادبیات فارسی و این تعداد غلطهای املایی و انشایی واقعا نوبر است!

محمد در ‫۲ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:

با سلام و عرض ادب؛ به نظر می‌رسد این نتیجه گیری جناب مولانا بر خلاف نص صریح کلام الله است آنجا که به پیامبر امر می‌کند که : قُل أنَا بشرٌ مِثلُکُم یوُحیٰ إلَیّ... « بگو من هم انسانی هستم مانند شما (فقط) به من وحی می شود.» یا : إنّک مَیّتٌ و إنّهُم مَیّتون ... «قطعا تو می میری و آنها هم می‌میرند»

محمد در ‫۳ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۷:

باسلام و احترام؛ حرف «ر» در مصرع چهارم و در کلمه «اندر» افتاده است. یعنی باید چنین باشد : «بدین پرده اندر، مرا بار نیست». لطفا تصحیح بفرمایید.

محمد در ‫۳ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - در وصف بینش نامی که مژگانی سفید و چشمانی کم‌ دید داشت:

درود بر شما؛ جسارتا این نوع شعر رباعی نام دارد و نه قطعه. سپاس.

محمد در ‫۳ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷:

درود بر شما؛ لازم به ذکر است که این نوع شعر یا قالب «قطعه» نام دارد نه قصیده. سپاس

محمد در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۴ - رساله در عقل و عشق:

درود. مصرع های دوم آخرین دو بیتی این صفحه جابجا نوشته شده؛یعنی باید اینچنین باشد:
ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم
وز هر چه گفته‌اند و شنیدیم و دیده‌ایم
مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر
ما همچنان در اول وصف تو مانده‌ایم
سپاس.

محمد در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

سلام....والله اگر حضرت حافظ می‌بود و می‌دید که این همه عجایب و غرائب از بیتش استخراج شده است، سر به بیابان می‌گذاشت یا برسم امروز سرش را به دیوار می‌کوفت!

محمد در ‫۸ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۳ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ قاآنی » قطعات » شمارهٔ ۱- در مصیبت سیدالثقلین و فخرالکونین حضرت اباعبدالله ا‌لحسین علیه السلام گوید:

سلام و روزگار بخیر.خدمت گنجوریان بزرگوار و همه عزیزان دیگر عرض میکنم که این شعر «قطعه» نیست بلکه«قصیده» است و با کمی مسامحه میتوان آن را غزل هم در نظر گرفت. در قطعات ،دو مصرع اول هم قافیه نیست ولی بقیه ابیات هم قافیه اند.اما در قصیده و همینطور غزل،،دو مصرع اول هم مانند ابیات دیگر هم قافیه اند.کامیاب و تندرست باشید.