پیک سحری ا
یک نفس ای پیک سحری
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۷ در پاسخ به ج اروجی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳:
نسخه ی بایسنقری هم که در حکومت تیموریان نوشته شده که قدمتش چهارصد سال نمیشه ... ضمن اینکه خود تیموریان یعنی بایسنقر نوه ی امیر تیمور بود که تمام عمر خود را صرف گسترش و توسعه ی اسلام کردن !!
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۴ در پاسخ به Zeinab دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۰:
این شعر از عمادالدین نسیمی عارف بزرگ ایرانی میاشد که البته اصل شعر ترکی است و قسمتهایی ازش را متوجه خواهید شد :
منده سیغار ایکی جهان، من بو جهانه سیغمازام،
گؤوهری لامکان منم، کؤن و مکانه سیغمازام
عرشله فرش و کاف و نون، منده بولوندو جمله چون،
کس سؤزونووو ابصم اول، شرح و بیانه سیغمازام
کؤن و مکاندیر آیتیم، ذاتی دورور بدایتیم،
سن بو نیشانلا بیل منی، بیل کی، نیشانه سیغمازام
کیمسه گمان و ظن ایله اولمادی حق ایله بیلیش،
حقی بیلن بیلیر کی، من ظن و گمانه سیغمازام
صورته باخ و معنی نی صورت ایچینده تانی کیم،
جسم ایله جان منم ولی، جسم ایله جانه سیغمازام
هم صدفم، هم اینجییم، حشرو صراط اسینجییم،
بونجا قوماش و رخت ایله من بو دکانه سیغمازام
گنجی-نهان منم من اوش، عئینی-عیان منم، من اوش،
گؤوهری-کان منم من اوش، بحرو و کانه سیغمازام
گرچی محیطی-اعظمم، آدیم آدمدیر، آدمم،
دار ایله کون فکان منم، من بو مکانه سیغمازام
جان ایله هم جهان منم، دهر ایله هم زامان منم،
گؤر بو لطیفئیی کی من، دهرو زمانه سیغمازام
انجم ایله فلک منم، وحی ایله هم ملک منم،
چک دیلینی و ابصم اول من بو لیسانه سیغمازام
ذره منم، گونش منم، چار ایله پنج و شش منم،
صورتی گؤر بیان ایله، چونکی بیانه سیغمازام
ذات ایله هم صفاتیله، قدریله هم براتیله،
گل شکرم هم نباتیله، بسته دهانه سیغمازام
شهد منم، شکر منم، شمس منم، قمر منم
روح روان باغیشلارام روح و روانه سیغمازام
ناره یانان شجر منم، چرخه چیخان حجر منم،
گؤر بو اودون زبانه سین، من بو زبانه سیغمازام
گر چی بو گون نسیمی یم، هاشمی یم، قریشی یم
مندن اولودور آیتیم، آیته شانه سیغمازام.
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۲ در پاسخ به محمد رضا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶۰:
سلام . این شعر در اصل برای عماد الدین نسیمی عارف بزرگ ایرانی است که البته بعضی ها معتقد هستن بخاطر این شعر پوست از تنش جدا کردن بخاطر اینکه تصور میکردن ادعای خدایی کرده است چون گفته بود گوهر لامکان منم در کون و مکان نمیگنجم ( سیغمازام ).
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۰ در پاسخ به مسعود شماعی زاده دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۲:
از مولاناست دوست عزیز منبع موجوده براش
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، جمعه ۶ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
سلام دوستان این شعر از مولاناست ؟ اگر بله چرا در گنجور نیست ؟
-
نه من بیهوده گرد کوچه و بازار میگردم
مذاق عاشقی دارم پی دیدار میگردمخدایا رحم کن بر من پریشان وار میگردم
خطا کارم گناهکارم به حال زار میگردمشراب شوق می نوشم به گرد یار میگردم
سخن مستانه می گویم ولی هوشیار میگردمگهی خندم گهی گریم گهی افتم گهی خیزم
مسیحا در دلم پیدا و من بیمار میگردمبیا جانا عنایت کن تو مولانای رومی را
غلام شمس تبریزم قلندروار میگردم
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۶:
مولانا در شعر دیگری میفرماید :
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم
-
در مصرع آخر واژه ی ترک ختایی گویاست که منظور از ترک در اکثر مواقع چیست ؟
ختا شهری ترک نشین در شمال چین امروزی است که تقریبا نزدیک به بلخ است منطقه ای که مولانا متولد شده است.
من ترک ختایی هستم دیگر نمیشود استعاره باشد.
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۶ در پاسخ به سپیتامن آرین دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۶:
در پاسخ به سپنتامن آرین که شعری آورده اند. در این شعر که مولانا فرموده است اگر من ترک نیستم حداقل میدانم که آب میشود سو ... معنی این نیست که من ترک نیستم . شما فرض کن من عرب هستم و در مقابل شخصی هستم که در ادبیات عربی و کتاب های عربی سرآمد روزگار است و استاد کاملی است منم عربی بلدم ولی در زبان عربی غرق نشدم . در مقابل چنین شخصی میگم اگر من عرب نباشم حداقل میدونم که در عربی آب میشود فلان چیز ... به کار بردن واژه ی اگر هم به همین دلیل است وگرنه برای رد این ادعا خود این شعر کافی است در بیت های بعدی همین شعری که شما آوردید تقریبا پنجاه درصد شعر به زبان ترکی است. بیت های بعدی همین شعر :
ای ارسلان قلج مکش از بهر خون من
عشقت گرفت جمله اجزام مو به مو
زخم قلج مبادا بر عشق تو رسد
از بخل جان نمیکنم ای ترک گفت و گو
بر ما فسون بخواند ککجک ای قشلرن
ای سزدش تو سیرک سزدش قنی بجو
-
من فکر میکنم منظور مولانا از ماه و آب در این شعر این است که شمس ماه مردم ترک است و مولانا همچون سو ( آب ) انعکاس ماه در آب است و به نوعی به کوچک بودن خود در مقابل شمس اشاره دارد نه به اینکه ترکی بلد نیست
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۹:
احتمالا لقب < رومی > برای مولانا از روی همین شعر انتخاب شده است که گفته
رومی چهرگان دارم
و در ادامه به اصلیت خود اشاره کرده است که ترک میباشد.
در شعر دیگری از مولانا آمده :
مرا گویی تو را با این قفس چیست
اگر مرغ هوایی من چه دانم
مرا راه صوابی بود گم شد
ار آن ترک ختایی من چه دانم
-
در این شعر مولانا گفته ترک ختایی است . ختا منطقه ای نزدیک به محل تولد مولانا یعنی بلخ است ختا شهری ترک نشین و امروز در شمال کشور چین قرار دارد.
با توجه به شعر دوم قضیه استعاره بودن < ترک > رد میشود و قطعا مولانا به اصلیت خود اشاره دارد
پیک سحری ا در ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۷:
ختا: چین شمالی منطقه مسکنه قبایل ترک
ترک ختا: قبایل ترک در آن منطقه-
منطقه ی ختا نزدیک بلخ است احتمالا مولانا به اصلیت خودش اشاره کرده است که ترک بوده
پیک سحری ا در ۹ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۴ در پاسخ به آرمان وکیلی صادقی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۳: