گنجور

حاشیه‌گذاری‌های شیرو

شیرو


شیرو در ‫۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۶ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۳:

در بیت هفتم و هشتم، مولانا با نام و شهرت شمس تبریزی، "شمس"(خورشید) و تبریزی( تب-ریز-ی) بازی لفظی می کند. یعنی به "آفتاب(آف-تاب)" میگوید اگر تو نتابی، شمس(خورشید) کار تابیدن تورا با "تب-ریختن"(تبریزی: گرمادهی) انجام می دهد. در بیت هشتم نیز به همچنین؛ چون "نور-ریختن" شمس(تب-ریز-ی) مانند آب جویبار می ریزد به "جوی حسن" خوانده شده که از جمال شمس تب-ریز-ی، نور ساطع می شود و میریزد.. همچنین این شعر میگوید در قرن هفتم از نیشکر، شکر میگرفته اند یعنی این گیاه در منطقه بوده است.
 

شیرو در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶:

این غزل با رساله ی عقل سرخ و نیز منطق الطیر عطار ارتباط بینامتنی برای درک شدن داره هرچند هرسه بی مصرف به نظر میایند.
 

شیرو در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۰ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۶:

از ربط بیت اول با بیت چهاروم، پری چون زنی افسونگر (به خود خواننده) است که مرد جن گیر(پری-جو) می گوید آن مریم (بوته گل مریم) رنگ عوض نموده است(رنگ خورشید از طلوع تا غروب) و در نبودن او (در تاریکی و شب) درجایش شمع روشن است و در بیت آخر که این پری، شمس است.
 

شیرو در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶:

اونی که گفته حافظ این جوابیه رو به شعری از شاه نعمت الله ولی نوشته کشف خوبی نموده چون حافظ که اهل لفظ بوده در مقابله بی دو شعر معلوم میشه که یک بازی لفظ به لفظ در قرینه سازی صوری و مضمونی بین این دو شعر گذاشته است. ازجمله با صورت و دلالت های "شاه"، "نعمت"، "ولی" نوعی سب و تقبیح برقرار نموده است.
 

شیرو در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:

مولوی افکاری قره قاطی داره؛ تعقل درستی ازش نمی بینی؛ که آنارشیسم توصیف داره چون احساسات خودشو در کاربرد بی پروای واژه و دلالت آن بیان میکنه؛ در برخوردهای اجتماعات ممکنه شعری از این دست، واکنش بی دلیل یا از روی حسد به یکی از رقبایش بوده باشه برای مثال اگر طرف با خلاقیت خودش نام مستعاری چون "شیر" گذاشته باشه این تحرکی برای تخالف گویی کرکس شده باشه که اونو پس بزنه که منم!!!
 

شیرو در ‫۱ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۳:

این تعبیر درسته ولی نه "هرچیزی" چون درد شراب رسوب و ته مانده ی شراب است.
 

شیرو در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:

"می روم" درست است چون "بار" روی "محمل" قرار می گیرد و "محمل" روی شتر است و برای خوانش باید یک ویرگول بین "زیر" و "محمل" گذاشت تا در عبارت اسنادی، "شتر" که مسند جمله است نمایان بشود. یعنی شاعر، شتری به زیر محمل است که بار(غم) از دل اش بیرون "نمی رود".
 

شیرو در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶:

به نظر قرائت لغت "بعد" به فتحه درست باشد چون معرفت و دوستی قدیمی با در پوشش ماندن از میان و از دل نمی رود یعنی بعداز در حجاب ماندن و تعبیر بعد(به ضمه) غریب است.
 

sunny dark_mode