گنجور

حاشیه‌گذاری‌های مجتبی

مجتبی


مجتبی در ‫۳ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:

بیت صحیح است و به این شکل خوانده می‌شود:
سر به صحرا داده‌ی چشم خوش‌ت نخجیرها

 

مجتبی در ‫۳ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲ دی ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶:

صبح ز تشویر همی کَند روی
یعنی صبح از شرمساری صورت خود را خراشید.
در نسخه دیگر آمده: صبح ز تشویر همی کرد کوی
یعنی صبح از شرمساری راه باز کرد یا به قول امروزیان کوچه داد.
بهر غذای دل ، از آن وقتْ باز
بوسه‌چنان است لبم گرد کوی
از آن وقتْ باز یعنی از آن وقت تا حالا
بوسه‌چنان یعنی در حال بوسه چیدن

 

مجتبی در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۴:

این نگرش سعدی به دلیل اشعریت و جبری مسلکی بودن اوست وگرنه بنا بر قاعده است که علم و دانش رهاننده و یاری رساننده است و استثنائات آن صاحبان فنون که رفتند وبه جایی نرسیدند ملاک قضاوت نیست.

 

مجتبی در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۹:

درنورداند فعل متعدی از درنوردیدن به معنای زیر و رو کردن است.

 

مجتبی در ‫۴ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۳۶:

پاس نگه داشتن در اصل به معنی احترام گذاشتن ولی اینکه پادشاه به مردم کشورش احترام (ظاهری) بگذارد معنی دور از ذهنی است و پاس رعیت نگاه می دارد بیشتر یاین معنا را به ذهن متبادر می کند که پادشاهی که حقوق مردم را رعایت می کند.
راعی با توجه به بیت اول یعنی رعایت کننده هرچند معنی چوپان را نیز دارد. یعنی اگر پادشاه رعایت حقوق مردم را نکند مالیاتی که می گیرد حرامش باد چون مانند این است که از مسلمانان جزیت می گیرد.
جزیت عربی شده وازه ی گزیت نوعی مالیات بود که قبل از اسلام در ایران حکومت از مردم می گرفت. بعد از اسلام از غیر مسلمانانی که در مرزهای تحت حاکمیت مسلمین زندگی می کردند گرفته می شد و در عوض تحت حمایت حکومت قرار می گرفتند. مبلغ گزیت کمتر از خمس و زکاتی بود که مسلمانان پرداخت می کردند ولی معمولا این مبلغ به صورت توافقی بین اقلیت ها و حاکم تعیین می شد. در مقابل اگر جنگی می شد از این اقلیت ها سربازی برای دفاع از مرزها یا حمله به مناطق دیگر گرفته نمی شد.

 

مجتبی در ‫۴ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۱:

در بیت دوم "گرگ است" درست است.
بیت سوم سید السوانی اشاره به حدیث پیامبر دارد که فرمودند سیر السوانی لاینقطع
بیت شش توز یعنی تاراج
ییت هفت مالک یعنی نگهبان دوزخ
سقر یعنی دوزخ
بیت نهم نگر تا نترسی یعنی به هوش باش که نترسید
مرگ صورت یعنی مرگ ظاهری و جسمانی، مرگ فیزیولوژیک
بیت یازده امان اول یعنی امنیت و امان دوم یعنی آرزوها
بیت پانزده سبع المثانی یعنی سوره ی حمد
بیت چهلم میده: آب
پانی: نوعی نان که از آرد برشته ی گندم پزند
بیت بیست چرمه: اسب . هر نوع اسب را به طور کلی چرمه گویند.

 

مجتبی در ‫۶ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱:

در بیت پنجم واژه ی خویش اشتباها خوبش نوشته شده است.

 

مجتبی در ‫۷ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۷ - حکایت درویش صاحب‌نظر و بقراط حکیم:

نگارنده را خود همین نقش بود
دال واژه ی "خود" جاافتاده است.

 

sunny dark_mode